داستان فیلم حول یک گروه 10-15 نفره نظامی بود در الجزایر زمان استعمار فرانسه. این گروه باید شورش های الجزایری ها را سرکوب می کرد. اما گاهی شورشی ها در روستاها پناه می گرفتند و مردم هم کمکشان می کردند و نیاز می شد نظامی ها با روستایی ها برخورد کنند. حالا 2 شخصیت بودند با تضادهایی، یکی ملتزم به اخلاق و انسانیت و دیگری خشن و غیر اخلاقی و ادامه داستان (که البته چون با مختارنامه تداخل داشت تا آخر ندیدم)
اما شباهتش کجا بود؟
این فیلم من را یاد شهید کاوه انداخت(!). هرچند کاملا بی ربط بود اما شیوه جنگ ها، نزدیکی جنگ نظامی با زندگی روزانه روستاییان، شورشی های بومی منطقه، گروه های نسبتا کوچک نظامی و... در این فیلم شبه جنگ های شهید کاوه در کردستان بود.
اما نکته ای که ذهنم را درگیر کرد.... اینکه غرب چطور از یک داستان کوچک (واقعی یا غیر واقعی) فیلمی با این جذابیت می سازد و ما بعد 20 و اندی سال هنوز از خاطرات شورانگیر شهید کاوه یک فیلم هم نساخته ایم. چطور غرب از بی اخلاقی ها و شکنجه های غیرنظامیان توسط نظامیانش فیلم می سازد و ما حماسه ها و انسانیت ها و اخلاق رزمندگانمان (مد نظرم جبهه کردستان و به خصوص کاوه است) را به تصویر نمی کشیم؟
به جرات می توانم بگویم تنها کتاب "رد خون روی برف" (انتشارات روایت فتح) می تواند سوژه ی یک سریال باشد با ویژگی های جذابیت برای قشر جوان (بگذریم از کتابهای دیگری که برای این شهید نوشته شده). شیوه ی رزم، ارتباطات بین رزمندگان، تمرینات نظامی، رهایی از محاصره های سنگین، بازی دادن دشمن، طرح های ابتکاری در سخت ترین شرایط، شجاعت و راست قامتی (از ویژگی های عجیب شهید کاوه) و... که در این کتاب آمده با اندک هنری می تواند تبدیل به سریال جذابی شود.
اما چه کنیم که فیلم سازان ما هنوز درگیر عشق های مثلثی و مربعی و استوانه ای اند!
البته در وب به اخبار ساخت فیلم "شور شیرین" در مورد شهید کاوه برخوردم که امیدوارم به زودی آماده پخش شود. و البته دعا می کنم فیلم درخوری باشد. انشاالله ...