به اطلاع دوستان گرامی می رساند، متاسفانه بنا به دلایل نامعلومی، از 25 بهمن تاکنون، تمامی وبلاگ های ثبت شده در سیستم وبلاگ دهی گوگل(بلاگر) به طور کامل فیلتر شده است. این خود شاید بهانه ای شد برای ما که به فکر سایتی مستقل باشیم تا اینگونه دچار مشکل نگردیم.

انشاالله به زودی با سایتی مناسب باز خواهیم گشت
وبلاگ تا تشکیل دولت اسلامی:::همانطور که می دانید چکیدن یک قطره از خون رأس مبارک حسین(ع) بر پای ابن زیاد در سال ۶۱ هجری، بر پای این ملعون دملی چرکین نهاد که تا آخر عمر آزارش می داد. نظیر همین صحنه را گویا ۱۳۷۰ سال بعد نیز باید به چشم ببینیم. آن هنگام که دملی بر پای شیخ فتنه گران می روید و شاید این دمل حاصل چکیدن خون شهدای فتنه است.

مهدی کروبی و شباهتش با ابن زیاد ملعون

عکس فوق که شیخ مجنون خود را لخت کرده! توسط پسرش در صفحه فیس بوک شخصی خودش منتشر شده است. او مدعی شده که این زخم بر اثر حمله معترضان در سال گذشته بوده است.
عجیب بود که شیخ ساده لوح خودش را لخت کند! عکس اصلی را کمی محو کردم...
دانشجوی بیدار:::

نابودی مبارک مساوی به شرط جایگزینی با یک دولت اسلامگرا مساوی با نابودی اسرائیل و تغییر رساختارهای جهانی استسیاستمداران عمدتا" حرف مفت زیاد می زنند. با یک بررسی ساده می توان متوجه شد که بسیاری از مواضع و پیش بینی های دولتمردان کشورهای مختلف طی زمان کوتاهی تغییر میکند و یا عکس آن رخ می دهد. البته در بسیاری از موارد عمدا" اینگونه موضع می گیرند تا شرایط به نحوی که برایشان مطلوب باشد پیش برود. بنابراین مواضع اصلی و اساسی هر جبهه را باید از مردان پشت پرده و استراتژیستهای آن جبهه شنید که بسیار به واقعیت نزدیکتر است.

هفته گذشته هنری کسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا و یکی از مطرح ترین استراتژیستهای دنیای غرب در مصاحبه با شبکه 4 تلویزیون انگلیس گفت:" چنانچه دولت مبارک در مصر با دولتی اسلامگرا جایگزین شود، در این صورت شاهد تغییری اساسی در ساختار جهانی خواهیم بود که بعد از جنگ جهانی دوم شاهد آن هستیم."

حال می توان به اهمیت تغییرات در مصر چه برای دنیای اسلام و چه برای دنیای غرب پی برد. تغییر در ساختار جهانی یعنی چه؟ ساختار دنیای کنونی بدین صورت است که زمین به بیش از 200 کشور تقسیم شده و ظاهرا" چندین سازمان بین المللی به محوریت سازمان ملل متحد بر روابط فی مابین ملل نظارت دارند و وجهه ای دموکراتیک به دنیا داده اند. ولی در عمل آمریکا و 4 کشور دیگر دارای حق وتو هستند و در شورای امنیت سازمان ملل نیز عضویت دائمی دارند. آمریکا در بسیاری از کشورهای جهان پایگاه نظامی دارد و با نگاهی کلی به مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... می توان دریافت که آمریکا کدخدای این دهکده جهانی است.

واضح است که وجود چنین ساختاری به نفع چه جبهه ای است! این جبهه هرگز حاضر نخواهند شد از بین رفتن ساختار ظالمانه کنونی را بپذیرند مگر اینکه ملتها به زور آن را به آنها تحمیل کنند. وقوع انقلابهای اسلامی یعنی شکسته شدن این ساختارهای ناعادلانه، یعنی پایان کدخدایی آمریکا، یعنی فروپاشی اسرائیل، یعنی تشکیل اتحادیه قدرتمند کشورهای اسلامی که قطعا" با توجه به منابع موجود و موقعیت منطقه ای خود و از همه مهمتر ایدئولوژی کاملی که در اختیار دارد، برترین ابرقدرت جهان خواهد شد، اینها همه یعنی نزدیکتر شدن به عدل جهانی، یعنی تحقق پیش بینی های 30 سال قبل خمینی کبیر.

حوادث اخیر باید همان 32 سال قبل و بلافاصله پس از انقلاب اسلامی ایران رخ می داد. ولی افسوس که سران اکثر کشورهای اسلامی، فاسد و وابسته به غرب بودند و به مقدسات اسلامی اعتقادی نداشتند. ملتهای مسلمان هم به دلیل عدم آگاهی و همینطور اختناق شدید دم بر نیاوردند. بالاخره با خون دلهایی که سربازان انقلاب و اسلام در این سه دهه خوردند، تحت مدیریت بی نظیر نایبان امام زمان(ع) غوره ها دارد تبدیل به حلوا می شود. امروز شرایط نسبت به سه دهه قبل تغییرات جدی کرده است.

قمارباز::: 1- خدا حفظ کند آقای قرائتی را . السلام علینا و علی عبادالله الصالحین را تفسیر کرد کوتاه و شیرین و پر مغز:

ما در نماز نمی گیم سلام بر ما و بر فارس ها یا بر لرها یا بر کردها یا بر مالزی ها یا مصری ها یا سوری ها . می گوییم بر بندگان صالح خدا! برای خدا کرد و لر و ترک و فارس و عرب و عجم و مصر و مالزی و آمریکایی و اروپایی فرقی نمی کند. بندگی و تقوا ملاکه. {اسلام و مسلمانی مرز جغرافیایی نمی شناسه.}(نقل به مضمون)

2- در بهار آزادی جای شهدا خالی است

در بهار آزادی جای خالد اسلامبولی خالی است

جای شیخ احمد یاسین ها

جای رنتیسی ها

جای عماد مغنیه ها

و ...

3- دوستی برایم پیامک زده بود:

ان شاالله امسال 22 بهمن"مبارک"نباشد.

مبارك سدي در گذرگاه رفح / كارتون: منابع خارجي

4- ان شاالله روز پیروزی بر صهیونیست های ملعون را ببینیم و به قول اسماعیل هنیه در قدس شریف پشت سر رهبر انقلاب نماز بخوانیم. نماز شیرینی خواهد بود به شیرینی نمازی که بچه های رزمنده در سوم خرداد 61 در مسجد جامع خرمشهر خواندند.

5- دروغ گویی جرسی ها و بی بی سی نشین ها که البته دو تا نیستند و یکی هستند زبانزد خاص و عامه. به هر حال اینبار دروغشان مبنی بر مخالفت اخوان المسلمین با سخنان حضرت آقا در خطبه های نماز هم رو شد و اخوان المسلمین از امام خامنه ای تشکر کرد.

یک جلوش تا بی نهایت صفرها::: واقعیت اینه که نسل‌های جدید، تا «خود» نخواهند انقلابی باشند، تمام تلاش‌های متعارف برای «انتقال ارزش‌های انقلاب» هیچ اثری نخواهند داشت جز این که در بهترین حالت، نسل جدید را «توجیه» کنه که «نسل‌های قبل حق داشتند انقلاب کنند»! آیا پیام نهایی اغلب فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی با موضوع انقلاب، چیزی غیر از اینه؟ پس در قدم اول باید نگاه را عوض کرد. نسل جدید باید خود انقلابی باشه و نه تنها خودش را مسئول یافتن پاسخ برای پرسش‌هایش بدونه، که حتی تلاش کنه پاسخ‌هایی برای دیگران هم پیدا کنه، همانطور که نسل‌های انقلابی گذشته چنین تلاشی دارند. نسل جدید برای این انقلابی بودن تمام آن چیزهایی رو لازم داره که نسل‌های قبل لازم داشتند.

نسلی که انقلاب کرد، ارزش‌های دینی را شناخت، مشکلات جامعه و کشور خود را لمس کرد، ریشه‌های مشکلات را تشخیص داد و یک مبارزه مستمر برای رفع اساسی مشکلات طراحی و دنبال کرد. نسل امروز کمتر از نسل اول در معرض معارف دینی نیست و از بسیاری جهات از نسل‌های گذشته آماده‌تره. این نسل کمابیش مشکلات را هم می‌بینه و می‌فهمه، اما اولاً در سایه جدیت و مسئولیت‌پذیری نسل‌ گذشته، عملاً آموخته که مسئولیتی برای حل مشکلات نداره!! ثانیاً به برکت همت و دغدغه نسل گذشته‌اش همیشه به پرسیدن عادت کرده و نه یافتن جواب!! و ثالثاً آن‌جا هم که دغدغه‌ و حضوری اجتماعی داره، به تبع دو عامل قبل و در پی برخی کوتاهی‌های استراتژیک نسل گذشته‌اش، نیاموخته که ریشه‌ها را ببینه و مشکلات را از اساس حل کنه! فراموش نکنیم که یکی از مؤلفه‌های مهم انقلابی‌گری همینه... یعنی «مبارزه با ریشه‌ها، بویژه ریشه‌هایی که مبارزه با آن‌ها هزینه‌بره». آیا نسل اول و دوم انقلاب به این فکر افتاده‌اند که به جای نشستن و دفاع کردن از تاریخ خود، چنین مؤلفه‌هایی را به نسل بعدی منتقل کنند؟
نسل امروز برای این که انقلابی باشه، باید مسائل جامعه‌اش را بشناسه و خودش رو هم حقیقتاً مسئول بدونه. نقش‌ها باید جابجا بشن؛ نسل جدید فعال باشه و نسل گذشته کمک‌کار او، نه این که نسل گذشته همیشه پاسخگو بمونه و نسل جدید همیشه طلبکار!!

از اینجاست که صورت «انقلابی گری» برای نسل جدید و قدیم معنا و مفهوم تازه تری پیدا می کنه!
انقلابی بودن نسل جدید در سال 89، ناظر به مسائلی متفاوت نسبت به مسائل سال 50 و 57 است. احساس هویت نسل جدید از خلال «جنبش عدالت‌طلبی» و «جنبش نرم‌افزاری» عین انقلابی بودنه. جوانی که خود را مسئول پیش‌برد این نهضت‌ها می‌دونه در عین پرسشگری، خود را مسئول پاسخ‌گویی نسبت به اصل انقلاب اسلامی و آرمان‌های هم می‌دونه.
نسل اول و دوم هم جدای از دغدغه انتقال پیا‌م‌ها و ارزش‌های انقلاب به نسل جدید، باید وظیفه تاریخی خودشان در قبال ثبت انقلاب اسلامی رو به انجام برسونن! امروز باید هزاران جلد تاریخ شفاهی شبیه کتاب «خاطرات احمد احمد» و «خاطرات مرضیه دباغ» می‌داشتیم که نداریم! و باید اقلاً ده جلد کتاب در تحلیل نظری انقلاب اسلامی بر اساس نگاه خود انقلاب اسلامی می‌داشتیم که باز هم نداریم! برعکس، چیزی که در داستان‌پردازی‌های رسانه‌ای درباره انقلاب زیاده کلی‌گویی‌های سیاسی و بعضاً توهمیه!! و چیزی که در کتاب‌های تحلیل «انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن» کم پیدا میشه، تئوری‌های سازگار با اندیشه‌های امام و مطهری و رهبری درباره انقلابه!!

قاصدک های گمنام::: مهمترين دستاوردهاي اين انقلاب در صحنه‌ بين‌المللي تاكنون به قرار زير بوده است.

1. تجديد بناي تفكر انقلابي بر مبناي دين
2. مطرح شدن اسلام بعنوان يك ايدئولوژي انقلابي.
3. تلفيق موفقيت آميز رهبري سياسي و مذهبي.
4. احياء اخوت اسلامي در ميان مسلمانان جهان.
5. احياء روحيه گرايش به معنويات و ارزشهاي ديني در ميان مسلمانان جهان.
6. احياء روحيه خودباوري و سلطه ستيزي در ميان ملتها.
7. منفعل شدن دولتها و قدرتها در برابر اراده ملتها.
از اين رو «22 بهمن» تنها نبايد به عنوان روز پاياني يك رژيم سياسي و آغازي بر حيات رژيم ديگر تلقي گردد. بلكه بايد از آن به عنوان سرفصلي برجسته در تاريخ سياسي ايران و نقطه‌اي عطف در روند مبارزات ملت ايران ياد كرد.

موج نگار::: جمعه شب شبکه 4 فیلم "دشمنان نزدیک" پخش کرد. فیلمی که جای تامل داشت. علاوه بر خود فیلم، شباهت موضوع و نحوه جنگ ها با جنگهای کوموله با سپاه در کردستان اوایل انقلاب برای من بسیار جالب بود.
intimate enemies xlg

داستان فیلم حول یک گروه 10-15 نفره نظامی بود در الجزایر زمان استعمار فرانسه. این گروه باید شورش های الجزایری ها را سرکوب می کرد. اما گاهی شورشی ها در روستاها پناه می گرفتند و مردم هم کمکشان می کردند و نیاز می شد نظامی ها با روستایی ها برخورد کنند. حالا 2 شخصیت بودند با تضادهایی، یکی ملتزم به اخلاق و انسانیت و دیگری خشن و غیر اخلاقی و ادامه داستان (که البته چون با مختارنامه تداخل داشت تا آخر ندیدم)

اما شباهتش کجا بود؟

این فیلم من را یاد شهید کاوه انداخت(!). هرچند کاملا بی ربط بود اما شیوه جنگ ها، نزدیکی جنگ نظامی با زندگی روزانه روستاییان، شورشی های بومی منطقه، گروه های نسبتا کوچک نظامی و... در این فیلم شبه جنگ های شهید کاوه در کردستان بود.

اما نکته ای که ذهنم را درگیر کرد.... اینکه غرب چطور از یک داستان کوچک (واقعی یا غیر واقعی) فیلمی با این جذابیت می سازد و ما بعد 20 و اندی سال هنوز از خاطرات شورانگیر شهید کاوه یک فیلم هم نساخته ایم. چطور غرب از بی اخلاقی ها و شکنجه های غیرنظامیان توسط نظامیانش فیلم می سازد و ما حماسه ها و انسانیت ها و اخلاق رزمندگانمان (مد نظرم جبهه کردستان و به خصوص کاوه است) را به تصویر نمی کشیم؟

به جرات می توانم بگویم تنها کتاب "رد خون روی برف" (انتشارات روایت فتح) می تواند سوژه ی یک سریال باشد با ویژگی های جذابیت برای قشر جوان (بگذریم از کتابهای دیگری که برای این شهید نوشته شده). شیوه ی رزم، ارتباطات بین رزمندگان، تمرینات نظامی، رهایی از محاصره های سنگین، بازی دادن دشمن، طرح های ابتکاری در سخت ترین شرایط، شجاعت و راست قامتی (از ویژگی های عجیب شهید کاوه) و... که در این کتاب آمده با اندک هنری می تواند تبدیل به سریال جذابی شود.

اما چه کنیم که فیلم سازان ما هنوز درگیر عشق های مثلثی و مربعی و استوانه ای اند!

البته در وب به اخبار ساخت فیلم "شور شیرین" در مورد شهید کاوه برخوردم که امیدوارم به زودی آماده پخش شود. و البته دعا می کنم فیلم درخوری باشد. انشاالله ...

افسران جوان::: دکتر الهلباوی: من اسم این رو مذاکره نمی گذارم، این نوعی از گفتگو است و تا زمانی که حسنی مبارک از قدرت کنار نرفته به نتیجه مثبتی نخواهد رسید. خواسته مردم مسلمان، از جمله اخوان المسلمین این است که مبارک از قدرت کنار برود. مشکل فقط قانون اساسی نیست بلکه قبل از این که حزب ما نتایج را بپذیرد، مشکلات بسیاری هست که باید حل شود.
مجری: آیا می شود اسم این اتفاقی که الآن در مصر افتاده است را انقلاب اسلامی گذاشت؟
دکتر الهلباوی: نه این یک انقلاب اسلامی نیست، چون اخوان المسلمین رهبری این تظاهرات را به عهده ندارد و شعار این انقلاب اسلامی نیست؛ بعد از خروج حسنی مبارک انتخاباتی برگزار خواهد شد که نتیجه آن یک مجلس دموکراتیک و یا شورا خواهد بود در آن زمان مردم تصمیم خواهند گرفت که حکومت آینده چه باشد؛ مردم قوانین اسلامی یا هر قانون دیگری که بخواهند انتخاب می کنند.
مجری: بعضی از کشورهای غربی و همینطور اسرائیل خیلی از به قدرت رسیدن اخوان المسلمین نگرانند؛ فکر می کنید چرا این طور است؟
دکتر الهلباوی: این رواج اسلام هراسی است که ریشه اش درک نادرست غرب از اسلام است؛ البته باید به یاد داشت مسیحیت هم از نیویورک، لندن یا برلین به کشور های غربی نیامده است؛ زادگاه مسیحیت خاورمیانه است؛ اگر ذهن غربی ها به اندازه کافی باز باشد باید با اسلام هم مثل مسیحیت رفتار کنند. غرب البته اختراعات زیادی داشته است و علوم و فناوری های مختلفی به جهان داده است ولی در عوض مذهب و ارزش های معنوی را از خاورمیانه گرفته است.
مجری: رهبر جمهوری اسلامی، در نماز جمعه ی این هفته درباره اتفاقات مصر اظهار نظر کرده است و گفته است یک انقلاب سراسری اسلامی در منطقه در حال شکل گیری است؛ واکنش اخوان المسلمین به صحبت های او چیست؟ (دقت دارید، فرناز قاضی زاده، با بی اخلاقی و رِندی، ترجمه ای اشتباه و دروغ را از خطبه رهبری بیان می کند؟ رهبری این اتفاقات را بیداری اسلامی خوانده بود که کاملا معنی متفاوتی دارد.)
__________________________________________________________
دکتر الهلباوی: من اسم این رو مذاکره نمی گذارم، این نوعی از گفتگو است و تا زمانی که حسنی مبارک از قدرت کنار نرفته به نتیجه مثبتی نخواهد رسید. خواسته مردم مسلمان، از جمله اخوان المسلمین این است که مبارک از قدرت کنار برود. مشکل فقط قانون اساسی نیست بلکه قبل از این که حزب ما نتایج را بپذیرد، مشکلات بسیاری هست که باید حل شود.
مجری: آیا می شود اسم این اتفاقی که الآن در مصر افتاده است را انقلاب اسلامی گذاشت؟
دکتر الهلباوی: نه این یک انقلاب اسلامی نیست، چون اخوان المسلمین رهبری این تظاهرات را به عهده ندارد و شعار این انقلاب اسلامی نیست؛ بعد از خروج حسنی مبارک انتخاباتی برگزار خواهد شد که نتیجه آن یک مجلس دموکراتیک و یا شورا خواهد بود در آن زمان مردم تصمیم خواهند گرفت که حکومت آینده چه باشد؛ مردم قوانین اسلامی یا هر قانون دیگری که بخواهند انتخاب می کنند.
مجری: بعضی از کشورهای غربی و همینطور اسرائیل خیلی از به قدرت رسیدن اخوان المسلمین نگرانند؛ فکر می کنید چرا این طور است؟
دکتر الهلباوی: این رواج اسلام هراسی است که ریشه اش درک نادرست غرب از اسلام است؛ البته باید به یاد داشت مسیحیت هم از نیویورک، لندن یا برلین به کشور های غربی نیامده است؛ زادگاه مسیحیت خاورمیانه است؛ اگر ذهن غربی ها به اندازه کافی باز باشد باید با اسلام هم مثل مسیحیت رفتار کنند. غرب البته اختراعات زیادی داشته است و علوم و فناوری های مختلفی به جهان داده است ولی در عوض مذهب و ارزش های معنوی را از خاورمیانه گرفته است.
مجری: رهبر جمهوری اسلامی، در نماز جمعه ی این هفته درباره اتفاقات مصر اظهار نظر کرده است و گفته است یک انقلاب سراسری اسلامی در منطقه در حال شکل گیری است؛ واکنش اخوان المسلمین به صحبت های او چیست؟ (دقت دارید، فرناز قاضی زاده، با بی اخلاقی و رِندی، ترجمه ای اشتباه و دروغ را از خطبه رهبری بیان می کند؟ رهبری این اتفاقات را بیداری اسلامی خوانده بود که کاملا معنی متفاوتی دارد.)
دکتر الهلباوی: من از «امام خامنه ای» و تمام کسانی که از انقلاب مصر حمایت می کنند متشکرم؛ اما شرایط مصر کاملا با ایران فرق می کند؛ در مصر احزاب زیادی فعالیت می کنند؛ احزابی مانند اسلامگراها، ملی گراها و چپگراها؛ بنابراین قانون اساسی باید تغییر کند؛ مردم باید نمایندگان مجلس را خودشان انتخاب کنند و بعد از رفتن مبارک باید انتخاباتی سالم برگزار شود و مردم نوع حکومت آینده را خودشان انتخاب خواهد کرد؛ اگر آنها دولت اسلامی بخواهند که امیدوارم اینطور شود، خوب این خواسته ملت است؛ اگر نوع دیگری از دولت را انتخاب کنند نمی توان اسلام را به زور به آنها تحمل کرد؛ اراده مردم نوع حکومت آینده مصر را تعیین می کند.
مجری: وزیر خارجه مصر گفته بود که ایران خودش با مخالفان دولت بسیار بد برخورد می کند برای همین رهبر ایران نمی تواند درباره مسائل داخلی مصر به این شکل اظهار نظر کند. نظر شما درباره این گفته چیه؟
دکتر الهلباوی: اول از همه آقای ابولغیظ باید از وزارت کنار برود؛ دوم اینکه او از روابط مسلمانان با هم شناخت درستی ندارد؛ و در حرف هایش باید از حرف های رهبران ایران در حمایت از انقلاب مصر قدردانی کند. با تاسف باید بگویم وزیر خارجه مصر با حملات غرب علیه ایران همراه شده است که این قابل قبول نیست.
مجری: می دانید که مخالفان دولت ایران دوسال پیش در مورد انتخابات اختلاف نظرهای جدی با حکومت پیدا کردند؛ و می گفتند تقلب شده است؛ نظر شما درباره آن اتفاقات چیست؟
دکتر الهلباوی: من هم امیدوار بودم دولت خوبی مثل دولت ایران و رئیس جمهوری خوب و شجاعی مثل آقای احمدی نژاد داشتم؛ احمدی نژاد عقیده ش را بیان می کند؛ به درست یا غلط بودن آن کاری ندارم. اگر کشورهایی مثل آمریکا و بریتانیا حق پیشرفت دارند چرا نباید کشوری مثل ایران حق پیشرفت داشته باشد؟ کشورهایی مثل چین و هند از فناوری هسته ای برخوردارند، چرا کشورهای مسلمان چنین حقی نداشته باشند؟
طلبه بلاگ::: به گزارش«طلبه بلاگ»، به نقل از "میدل ایست آنلاین"، در حالی که برخی افراد مشکوک از طریق شبکه فیس‌بوک تلاش‌هایی را برای بر پا کردن "روز خشم" در سوریه آغاز کرده بودند، شکست این توطئه به فضاحتی جدید برای آمریکا و متحدانش در منطقه تبدیل شد.

این گزارش حاکی است که برخی تلاش داشتند تا روز جمعه گذشته را به تقلید از آنچه اخیرا علیه دیکتاتوری‌های حامی آمریکا در منطقه رخ داده است به جمعه خشم علیه دولت بشار اسد تبدیل کنند، اما در این روز، دمشق جمعه آرامی را پشت سر گذاشت.

دیکتاتورهای حامی آمریکا در منطقه از جمله زین‌العابدین بن‌علی و حسنی مبارک با روزهای خشم مردمی مواجه شدند؛ اما دست‌هایی پنهان در فیس‌بوک در تلاش بودند تا همان شرایط را علیه دولت سوریه، اما به صورت ساختگی و نه مردمی، به‌وجود آورند.

فیس‌بوک از ابزارهای شناخته‌شده وزارت خارجه آمریکا در عرصه‌های مختلف از جمله دیپلماسی عمومی است.
_____________________________________________________

روزهای پرتقالی:::

فکر کنید یک زمانی بحرین جزء ایران بوده. با این حساب 70 درصد خلیج فارس در انحصار ایران بوده. یعنی یک موقعیت سوق الجیشی، با آن همه منابع نفتی. تمام سرزمین‏های از دست داده قاجار را روی هم بگذاری می شود بیش‏تر از سه میلیون کیلومتر مربع. بحرین ارزشش از این هم بیش‏تر بود. حالا بحرین از ایران جدا شده است! این جدایی از سر جنگ نبوده! از سر انقلاب هم نبوده! عهدنامه‏ای هم در کار نبوده! فقط شاه ایران، زیر فشار انگلیسی‏ها قرار گرفته و آن را کیسه خلیفه بخشیده! به همین راحتی! همین بس که "هویدا" نخست وزیر شاه، در جلسه ای خصوصی گفت که "بحرین مثل دختری بود که شوهرش دادیم رفت!"

زمستان می رود روسیاهی به زغال می ماند(شکنجه ها):

74نوع شکنجه چیز کمی نیست. از همان معمول‏ترین ها؛ مثل شلاق‏زدن، آویزان‏کردن، کشیدن‏ناخن، راه‏رفتن بر روی نرم شیشه بگیر تا مدرن‏تر‏‏هایش؛ مثل آپولو، قفس‏داغ، وصل‏کردن به کلاه خود برقی و... . شکنجه‏های روحی هم بدتر از شکنجه‏های جسمی. همه این ها با استفاده از تجربیات و آموزش‏های سرویس اطلاعاتی اسرائیل بود تا در کوتاه‏ترین زمان، اطلاعات مورد نیاز را از زندانی بگیرند. این شکنجه‏ ها هرچه بود نتوانست تضمینی برای تداوم حیات سیاسی شاه باشد، حتی عاملی شدکه شقوط شاه را تسریع کرد.
_________________________________________________________

بیخودی الملک اعظم! (نخست وزیرها):

در مجموع می‏شود 38 نخست‏وزیر. 31 نفر به تنهایی در دوره محمدرضا شاه عزل و نصب شدند و 7 نفر در دوره رضاشاه. هر کس گوش به فرمانش بود، مدت بیشتری در این پست می‏ماند و کسی هم که اعتراضی داشت، زودتر عزل می‏شد. البته بعضی نخست وزیرها بودند که خود استعفا می‏دادند و کناره‏گیری می‏کردند. از جمله این ها "قوام" بود که با مخالفت تند و صریح ایت‏الله‏کاشانی، مجبور شد ظرف 48 ساعت کناره گیری کند.



مجاهد سیصد و سیزده:::پارسال، وقتي از خانم "نجلا القليوبي" كه به نمايندگي از حزب "العمل" مصر به ايران آمده و به دعوت دوستان به شريف هم آمدند، پرسيديم :«فرض كنيم مبارك رفت. بعدش چي؟ آيا براي اداره ي يك حكومت اسلامي، نرم افزارهاي كافي داريد؟ آيا نيرو داريد؟ آيا در مردم آمادگيِ چنين حكومتي را مي بينيد؟» هيچ فكر نمي كردم كه اين اتفاق يك سال بعد رخ دهد! ...
تجربه ی تفکر::: ...اما اتفاق خنده دار این بود که رویۀ انگلیسی سایت اخوان المسلمین (ttp://www.ikhwanonline.com/Section.asp?ID=118) (»انگلیسی« که گفتم یعنی زبان انگلیسی نه مرام انگلیسی. البته موردی که می‌خواهم بگویم کمی هم به مرام انگلیسی ربط پیدا می‌کند) در یک خبر فوری بدون ذکر منبع و در دو خط آورده بود که

MB responds to Iran’s Islamic Leader Mr Khamenai: The MB regards the revolution as the Egyptian People’s Revolution not an Islamic Revolution asserting that the Egyptian People’s Revolution includes Muslims, Christians, from all sects and political

طلبه بلاگ::: بيش از سه دهه از انقلاب ايران مي گذرد. انقلابي که هرچند سبب اتخاذ سياست‌هاي ستيزه جويانه غرب نسبت به ايران شد، اما نوعي جديد از سبک زندگي را به شرق عرضه کرد. ايران در طول سي سال گذشته فراز و فرودهاي زيادي را تجربه کرده است، ظلم هاي زيادي از سوي غرب به او تحميل شده است

وبلاگ افسران جوان:::
«اني
لا اري الموت الا السعاده و لا الحياه مع الظالمين الا برما »فرياد مشترك و در حقيقت،‌ پلي ارتباطي است ميان دو نهضت : قيام عاشوراي سال 61 هجري در نينوا و انقلاب اسلامي سال 1400 در ايران . رهبران اين دو انقلاب حركت خود را با يك سخن آغاز كردند. هرچند رهبري در يكي اصلي و در ديگري فرعي، در اولي متبوع و در دومي تابع ، در يكي مقتدا ودر ديگري ماموم او بود .

وبلاگ دفتر امام جمعه شهرستان دهدشت:::

حكومت اسلامي يك نظام عادلانه است ...بايد مردم همه در رفاه باشند،بايد فقراءرا برايشان فكر كرد،بايد اين زاغه نشينهاي بيچاره اي كه هيچ ندارند،بايد براي اينها فكر كرد،نه همه براي آن بالاو آن اشراف،براي اشراف،...نه،حكومت مال همه است ،براي همه بايد كار بكنند.براي ضعفا بايد بيشتركار بكنند تا اينها را برسانند به آن حدها. (صحيفه امام ،ج 4،ص 201)

وبلاگ طاووس:::داستان‌ها و افسانه‌هايي درباره سال 2012 ميلادي، وقايع آن و پايان جهان در اين سال گفته مي‌شود. براي آناني كه اعتقاد به خداوند و سنت‌هاي لايتغير او دارند، اين افسانه‌ها نه تنها نگران‌كننده و هول‌انگيز نيست، بلكه جذاب نيز هست؛ كساني كه منتظر وقوع سرنوشت محتوم بشر، يعني ظهور منجي جهاني و سيطره قسط و عدل در سراسر گيتي هستند.

من نيز مشتاقم كه پايان جهان را ببينم! اما نه بدان معنا كه پروپاگانداي غرب در پي القاي آن است. دستگاه ذهنيت‌تراشي غرب و بارزترين نمود آن، هاليوود، سال‌هاست در پي آن است تا جهان را در آستانه بحران‌هايي غيرقابل تصور و آمريكا را تنها منجي آن مطرح سازد. من بي‌صبرانه منتظر پايان جهانم؛ پايان جهانِ به قرائت غرب؛ پايان جهان تحت سيطره تمدن تكنولوژيك؛ و آغاز عصري ديگر.

مهم نيست كه تصور چندان روشني از جزئيات زندگي در عصر ظهور وجود نداشته باشد؛ مهم اين است كه مي‌دانيم در آن روزگار هر چيز بر جاي خود است و آرامش و صلح و عدالت و از همه مهم‌تر معنويت توحيدي، جهان را آكنده است. و اينك، گرچه زمان دقيق برآمدن اين آفتاب پرشكوه روشن نيست اما، بارقه‌هايي از طلوع اين خورشيد عالم‌تاب تابيدن گرفته است.

سال 2012 آغاز شده است؛ اين را مي‌توان از ظهور خاورميانه جديد دانست. اما نه آن خاورميانه‌اي كه چند سال پيش، ملكه جنگ آمريكايي، كاندوليزا رايس، آن را وعده داده بود؛ به عكس. خاورميانه جديدي در حال ظهور است كه چندان بر مراد اسرائيل، نورچشمي و وليده نحس و نامشروع سياست‌بازان سياه‌كار جهان مدرن نخواهد بود.

سال 2012 آغاز شده است، اما نه اكنون، كه 32 سال پيش و در 22 بهمن 57. آن روزي كه جامعه‌شناسان بزرگ دنيا از درك ماهيت انقلاب اسلامي انگشت به دهان ماندند و هيچ‌گاه نفهميدند كه انقلاب به عنوان مفهومي مدرن چه نسبتي با اسلام به منزله امري عميقاً سنتي دارد.

پايان جهانِ به روايت غرب، سال‌هاست كه آغاز شده است و اين همان چيزي بود كه سرتاسر جهان غرب را از انقلاب ايران به وحشت انداخت. گرچه بسياري دوست ندارند بپذيرند، اما دير يا زود اعتراف خواهند كرد كه انقلاب اسلامي در ايران، نقطه عطفي در تاريخ جهان بود؛ نقطه عطفي به مراتب عظيم‌تر و اثرگذارتر از انقلاب صنعتي در غرب.

وقايع اخير در شمال آفريقا و خاورميانه، بي‌شك در ادامه همان وقايعي است كه در نتيجه انقلاب ايران شكل گرفت. تبعاً ميزان و شكل اثرپذيري كشورها و ملت‌هاي مختلف بسته به شرايط مختلف مذهبي و سياسي، متفاوت و متنوع است. نمي‌توان انتظار داشت كه همان نتايجي كه انقلاب ايران در پي داشت دقيقاً در تحولات ديگر كشورهاي مسلمان، تكرار شود. به وقايع چند سال اخير نگاهي دوباره بيندازيم. ظهور و تثبيت حزب‌الله در لبنان، تا جايي كه بطلان افسانه شكست‌ناپذيري صهيونيست‌ها روشن شد. وقوع انتفاضه اول و دوم در فلسطين تا آنجا كه عده‌اي با حداقل امكانات و بدون حمايت خارجي، ارتش جنايت‌كار رژيم جعلي اسرائيل را پشت دروازه‌هاي غزه متوقف كردند. در عراق، آمريكا و اعوانش مستقيماً وارد عمل شدند، اما به ارادۀ مردم، شرايطي حاكم شد كه با خواست غربي‌ها مطابق نيست. در تركيه پس از سال‌ها دين‌ستيزي، به ارادۀ مردم دولتي اسلام‌گرا در رأس قدرت قرار گرفته است. و مجدداً لبنان، كه به تازگي دولت غرب‌گرا در آن سقوط كرد. و اينك تونس و مصر. كار تا بدانجا بالا گرفته است كه تمام حاكمان خودكامه در منطقه از بيم سرنوشت مشابه دست به تلاش‌هايي براي جلب رضايت مردم و حفظ قدرت زده‌اند.

پهلوي دوم در سال 57 خطاب به مردم ايران گفت: «من نيز پيام انقلاب شما ملت ايران را شنيدم». اكنون پس از 32 سال، از حكام تونس و مصر مي‌شنويم كه صداي مردم را شنيديم؛ حتي اوباما نيز پس از تماس با مبارك، مي‌گويد كه صداي مردم را شنيده است! آيا اين عجيب نيست؟

اكنون كساني كه شرم مي‌كردند از صدور انقلاب سخن بگويند، بايد باور كنند كه امام خميني، بيراه سخن نگفته است. آناني كه براي بازسازي روابط با فرعون مصر، نام شهيد خالد اسلامبولي را از خيابان‌هاي تهران حذف كردند، بايد از اين اقدام خود پشيمان باشند. هر چند آنان كه مرعوب ظواهر غرب و قدرت او هستند، نخواهند فهميد كه تقدير الهي چه سرنوشتي را براي بشر رقم زده است.

صداي شكستن استخوان‌هاي استعمار و استبداد سرسپرده به گوش مي‌رسد، چه برخي آن را باور كنند و يا با خوش‌باوري، آن را ناشي از درد زايمان خاورميانه جديد مورد نظر آمريكا بدانند. گرچه به دلائل مختلف از جمله نبود رهبري واحد ـ همچون خميني كبير در ايران ـ نمي‌توان مطمئن بود كه وقايع جاري در خاورميانه تماماً به پيروزي اسلام‌خواهان منجر شود، اما به هر حال از اين پس شرايط به كلي متفاوت خواهد بود. اتفاقاتي كه اكنون در حال وقوع است، نتايجي غير قابل بازگشت در پي خواهد داشت. حتي اگر غرب و آمريكا بتوانند با بازي‌ها و سياه‌بازي‌هاي هميشگي، مهره‌هاي ديگري را طبق ميل خود بر سر كار بياورند، قطعاً نخواهند توانست شرايط ماقبل تحولات را حاكم كنند. تجربه ثابت كرده است كه ابزارهاي غرب براي حاكميت خواسته‌هايش از قبيل رسانه‌ها، گاهي طغيان مي‌كند و به ابزاري در دست مخالفانشان تبديل مي‌شود.

سال 2012 آغاز شده است و پايان جهانِ به قرائت غرب، نزديك است و تلاش‌هاي سياه‌بازان غربي براي مهره‌چيني و مصادره به مطلوب وقايع جاري، حداكثر براي مدتي كوتاه، اين مرگ را به تأخير خواهد انداخت. سنت الهي بر استقرار حق است.
فَلَن تَجدَ لِسنَّتِ اللهِ تبديلاً وَ لَن تَجدَ لِسنَّتِ اللهِ تحويلاً (فاطر/ 43)
سردبیر:::

جهان نیوز-حتی اعتراض های نمایندگان مجلس و در راس آنان فراکسیون روحانیون هم باعث نشد تا فیلم آتشکار مجوز اکرانش لغو شود.اکرانی که به نظر می رسد باید از آن به هدیه ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد به خانواده شهدای انقلاب دردهه فجر تعبیر کرد.

به گزارش جهان، دو هفته قبل بود که محمدتقی رهبر رییس فراکسیون روحانیون مجلس موضع تندی در خصوص فیلم موهن آتشکار اختیار کرد.
رهبر گفته بود: این فیلم در کمیسیون فرهنگی مجلس به نمایش درآمد و نمایندگان زن مجلس که در این جلسه حاضر بودند با دیدن محتوای آن، جلسه کمیسیون را ترک کردند چرا که محتوای آن بسیار بد و زننده بود»

رهبر ادامه داد: «‌نمایندگان زن از دیدن این فیلم شرمسار شدند و ما بخوبی دریافتیم که هنر در کشور در حال ابتذال است».

نگاه هجو و ابتذالی فیلم آتشکار به وازکتومی در مردان و ارتباط دادن آن با مرگ و همچنین زیرسوال بردن اعتقاداتی چون معاد از جمله انتقادات وارده بر این فیلم است.

سال گذشته و در جریان اکران این فیلم در جشنواره فیلم فجر اعتراضهای گسترده ای به این فیلم مطرح شد تا جایی که جلسه نقد و بررسی این فیلم به پرحاشیه ترین جلسه تبدیل و منتقدان زیادی آتشکار را زیر سوال بردند.

در همین زمینه زهره یزدان پناه منتقد، فیلمنامه نویس و پژوهشگر سینما بر این اعتقاد است که فیلم آتشکار اثری است که در آن ابتذال در کلام و تصویر دیده می شود که این مهم بر پیکر سینمای ایران لطمه وارد می کند.

این نویسنده و پژوهشگر در یادداشت خود پیرامون فیلم آتشکار آورده است: چناچنه موضوع این اثر سینمایی بر اساس ضرورت اجتماعی ساخته شده است نیازمند پرداختی به دور از زیر پا نهادن هنجارهای اخلاقی است.برای بیان موضوع فیلم باید از نظر کارشناسان اجتماعی، علمی و دینی استفاده می شد تا روایت فیلم با استفاده از این نظرات موضوع فیلم به عرصه ظهور می رسید.

________________________________________________________

جهان نیوز-حتی اعتراض های نمایندگان مجلس و در راس آنان فراکسیون روحانیون هم باعث نشد تا فیلم آتشکار مجوز اکرانش لغو شود.اکرانی که به نظر می رسد باید از آن به هدیه ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد به خانواده شهدای انقلاب دردهه فجر تعبیر کرد.

به گزارش جهان، دو هفته قبل بود که محمدتقی رهبر رییس فراکسیون روحانیون مجلس موضع تندی در خصوص فیلم موهن آتشکار اختیار کرد.
رهبر گفته بود: این فیلم در کمیسیون فرهنگی مجلس به نمایش درآمد و نمایندگان زن مجلس که در این جلسه حاضر بودند با دیدن محتوای آن، جلسه کمیسیون را ترک کردند چرا که محتوای آن بسیار بد و زننده بود»

رهبر ادامه داد: «‌نمایندگان زن از دیدن این فیلم شرمسار شدند و ما بخوبی دریافتیم که هنر در کشور در حال ابتذال است».

نگاه هجو و ابتذالی فیلم آتشکار به وازکتومی در مردان و ارتباط دادن آن با مرگ و همچنین زیرسوال بردن اعتقاداتی چون معاد از جمله انتقادات وارده بر این فیلم است.

سال گذشته و در جریان اکران این فیلم در جشنواره فیلم فجر اعتراضهای گسترده ای به این فیلم مطرح شد تا جایی که جلسه نقد و بررسی این فیلم به پرحاشیه ترین جلسه تبدیل و منتقدان زیادی آتشکار را زیر سوال بردند.

در همین زمینه زهره یزدان پناه منتقد، فیلمنامه نویس و پژوهشگر سینما بر این اعتقاد است که فیلم آتشکار اثری است که در آن ابتذال در کلام و تصویر دیده می شود که این مهم بر پیکر سینمای ایران لطمه وارد می کند.

این نویسنده و پژوهشگر در یادداشت خود پیرامون فیلم آتشکار آورده است: چناچنه موضوع این اثر سینمایی بر اساس ضرورت اجتماعی ساخته شده است نیازمند پرداختی به دور از زیر پا نهادن هنجارهای اخلاقی است.برای بیان موضوع فیلم باید از نظر کارشناسان اجتماعی، علمی و دینی استفاده می شد تا روایت فیلم با استفاده از این نظرات موضوع فیلم به عرصه ظهور می رسید.

وی ادامه می دهد:نگاه طنز این اثر سینمایی و استفاده از ادبیات فکاهی برای بیان موضوع مورد بررسی در این فیلم سبب شد تا آتشکار به ورطه ابتذال افتد.باید بیان کرد موضوع انتخاب فیلم سینمایی آتشکار یک انتخاب غیر کارشناسانه و اشتباه بوده است و بالطبع محصول چنین خطایی فیلمی به نام آتشکار است که جز ابتذال کلامی و تصویری چیزی را در بر ندارد.

از سوی دیگر ستارهدایتخواه سخنگوی کمیسیون فرهنگی هم نظر خود درباره این فیلم را اینگونه بیان می کند:در بعضی از قسمت های فیلم ادعاهای خلاف واقع شده است و حتی در جایی از فیلم فتوای غلطی را به امام خمینی (ره)نسبت داده اند. این فیلم اساسا لغو و فاقد هر گونه پیامی بوده است .

در همین حال سینماهای کشور از امروز شاهد اکران این فیلم خواهند بود.اکرانی که با محدودیت سنی مواجه است و فقط افراد بالای ۱۶ سال می توانند این فیلم را مشاهده کنند.

مجال مجازی:::
نه مومیایی مبارک
نه زنده ی عمر سلیمان
حتی نه البرادعی مسلمان
که ممکن است فردا با امریکا به تفاهم برسد
فقط برادران خالد استانبولی
فقط اخوان المسلمین
فقط عاشقان خمینی
فقط دست های خالی مردم
فقط کتاب خدا
و وعده های الهی...
رابرت گییز برای خودش ور می زند
و کاخ سفید برای عمه جانش ملکه بریطانیای دسته دار اطلاعیه صادر می کند
حتی سران فتنه ی ایران
برادران جبهه سبز بی بی سی
برای خودشان تحلیل می کنند
آقای اوباما
دیوانه شده است
- مبارک باشد
- مبارک برود
- الان برود دقیقا الان...
- االان یعنی دیشب بی بی سی
الان یعنی امشب لباس شخصی ها و شعبان های امریکایی
در سایه ی تانکها در خیابان
الان یعنی هواداران مبارک با شلوار جین اسرائیلی
سوار بر شتران و اسبان عرب
در خیابان های قاهره جنگ جمل راه انداخته اند
الان یعنی که کیش و مات
آقای پریزی دنت
___________________________________________________________________________________________
نه مومیایی مبارک
نه زنده ی عمر سلیمان
حتی نه البرادعی مسلمان
که ممکن است فردا با امریکا به تفاهم برسد
فقط برادران خالد استانبولی
فقط اخوان المسلمین
فقط عاشقان خمینی
فقط دست های خالی مردم
فقط کتاب خدا
و وعده های الهی...
رابرت گییز برای خودش ور می زند
و کاخ سفید برای عمه جانش ملکه بریطانیای دسته دار اطلاعیه صادر می کند
حتی سران فتنه ی ایران
برادران جبهه سبز بی بی سی
برای خودشان تحلیل می کنند
آقای اوباما
دیوانه شده است
- مبارک باشد
- مبارک برود
- الان برود دقیقا الان...
- االان یعنی دیشب بی بی سی
الان یعنی امشب لباس شخصی ها و شعبان های امریکایی
در سایه ی تانکها در خیابان
الان یعنی هواداران مبارک با شلوار جین اسرائیلی
سوار بر شتران و اسبان عرب
در خیابان های قاهره جنگ جمل راه انداخته اند
الان یعنی که کیش و مات
آقای پریزی دنت
سی سال دیر آمدی!
فقط برادران خالد باید باشند
کسی به الان تو فکر نمی کند
الان درست نیمه شب است
الان دقیقا دوازده شب امریکایی هاست
و دوازده شب بی بی سی
و دوازده شب فتنه گران ایرانی
که می خواهند جای مبارک را با اسد عوض کنند
که مانده اند چطور ساندیس را جاسازی کنند در جایی که بیشتر خیط نشوند!
که مانده اند چطور بیانیه بدهند فردا
فقط برادران خالد می دانند که من چه می گویم
**
حالا اخبار
از یک بدل به نام مبارک می گوید
تو از ابتدا بدل بودی
قبل از آن که شک کنند مرده ای
در ژوئن 2004 در آلمان
در هند مرده های فقیر را
با برق های فشار قوی می سوزانند و پودر می کنند
تو را نیز فقیران مصر
در میدان التحریر پودر کردند
حالا جنازه بدلت مانده در خیابان
و بدل کاران هالیوود
دارند نقشه می کشند
- او الان باید برود
الان یعنی دیشب
و مهره های سوخته در فتنه
دارند جانشین تو را انتخاب می کنند
حالا رسیده اند به البرادعی
و کلت های اسرائیلی و چاقوهای فرانسوی
با تانک های امریکایی و جاسوس های انگلیسی به خیابان ریخته اند
کسی خاکستر این بدل را جمع کند از خیابان و به نیل بریزد
کسی عرق پیشانی برلوسکنی را پاک کند با پیراهن خواب رقاصه ای
که نطق کند
کسی تسلیت بگوید به آن خولو مرکل
دستمال کاغذی ببرد برای شاه عربستان
یکی قهوه تلخ درست کند برای بن علی
یکی زیر بازوی اوباما را بگیرد که سرگیجه می رود
که نطق کرده همین الان
الان یعنی دیشب
دیشب یعنی سی سال پیش
**
الان برادران خالد
رادیوهای بی بی سی را شکسته اند
شترها و شلوارهای جین را فراری داده اند
و دارند
سرود دسته جمعی پیروزی می خوانند.
الان ساعت دقیقا
صبح پیروزی ست
و روز وداع با دیکتاتورها...

بسیج دانشجویی دانشکده الهیات فردوسی:::
  • امام خميني پس از سال‌ها دوري و تبعيد به كشور بازگشت. ايران اسلامي شاهد بزرگترين و تاريخي‌ترين استقبال بود. حضور ميليوني مردم كه صف مستقبلين را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا امتداد داده بود، حاكي از عشق و علاقه بي‌نظير آنها به رهبر خويش بود.
  • حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پيامي خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشكر از آنها خداحافظي كردند.
  • امام خميني پس از اقامه نماز در كف هواپيما، روي دو پتو با آرامش خوابيدند. اين در حالي بود كه همه علاقمندان، دوستداران و نزديكان ايشان، نگران انجام اين پرواز بودند. خطر انهدام هواپيما و يا ربودن آن در آسمان چيزي بود كه همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود.
  • با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فرياد «الله اكبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلين با خواندن سرود «خميني اي امام»، اشك‌هاي مشتاقان را بر گونه‌هايشان جاري كردند.
  • حضرت امام طي بياناتي در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر مي‌كنم. عواطف ملت ايران به دوش من بارگراني است كه نمي‌توانم جبران كنم. ايشان ضمن اشاره به اينكه طرد شاه از كشور قدم اول پيروزي بود، همگان را به وحدت كلمه و ادامه مبارزه تا قطع كامل ريشه‌هاي فساد ترغيب كردند. ايشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
  • حضرت امام در اولين سخنراني خود در ميان انبوه مستقبلين مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: من وقتي چشمم به بعضي از اينها كه اولاد خودشان را از دست داده‌اند مي‌افتد، سنگيني‌اي در دوشم پيدا مي‌شود كه نمي‌توانم تاب بياورم. محمدرضا پهلوي فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد و قبرستان‌هاي ما را آباد. ايشان اضافه كردند: من دولت تعيين مي‌کنم، من توي دهن دولت مي‌زنم ... من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي‌كنم. من به ارتش يك نصيحت مي‌كنم و يك تشكر ..... [ما] مي‌خواهيم ارتش مستقل باشد. آقاي ارتشبد شما نمي‌خواهيد؟ آقاي سرلشكر شما نمي‌خواهيد مستقل باشيد؟ و اما تشكر مي‌كنم از قشرهايي كه متصل شدند به ملت.
  • _______________________________________________________________________________________________
  • امام خميني پس از سال‌ها دوري و تبعيد به كشور بازگشت. ايران اسلامي شاهد بزرگترين و تاريخي‌ترين استقبال بود. حضور ميليوني مردم كه صف مستقبلين را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا امتداد داده بود، حاكي از عشق و علاقه بي‌نظير آنها به رهبر خويش بود.
  • حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پيامي خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشكر از آنها خداحافظي كردند.
  • امام خميني پس از اقامه نماز در كف هواپيما، روي دو پتو با آرامش خوابيدند. اين در حالي بود كه همه علاقمندان، دوستداران و نزديكان ايشان، نگران انجام اين پرواز بودند. خطر انهدام هواپيما و يا ربودن آن در آسمان چيزي بود كه همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود.
  • با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فرياد «الله اكبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلين با خواندن سرود «خميني اي امام»، اشك‌هاي مشتاقان را بر گونه‌هايشان جاري كردند.
  • حضرت امام طي بياناتي در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشكر مي‌كنم. عواطف ملت ايران به دوش من بارگراني است كه نمي‌توانم جبران كنم. ايشان ضمن اشاره به اينكه طرد شاه از كشور قدم اول پيروزي بود، همگان را به وحدت كلمه و ادامه مبارزه تا قطع كامل ريشه‌هاي فساد ترغيب كردند. ايشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
  • حضرت امام در اولين سخنراني خود در ميان انبوه مستقبلين مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: من وقتي چشمم به بعضي از اينها كه اولاد خودشان را از دست داده‌اند مي‌افتد، سنگيني‌اي در دوشم پيدا مي‌شود كه نمي‌توانم تاب بياورم. محمدرضا پهلوي فرار كرد و همه چيز ما را به باد داد. مملكت ما را خراب كرد و قبرستان‌هاي ما را آباد. ايشان اضافه كردند: من دولت تعيين مي‌کنم، من توي دهن دولت مي‌زنم ... من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي‌كنم. من به ارتش يك نصيحت مي‌كنم و يك تشكر ..... [ما] مي‌خواهيم ارتش مستقل باشد. آقاي ارتشبد شما نمي‌خواهيد؟ آقاي سرلشكر شما نمي‌خواهيد مستقل باشيد؟ و اما تشكر مي‌كنم از قشرهايي كه متصل شدند به ملت.
  • با وجود سرماي زمستان، ديشب هزاران مشتاق زيارت حضرت امام، در مسير حركت ايشان خوابيدند.
  • شهرهاي كشور در شادي ورود امام، غرق نور و گل و فرياد بود.
  • از هنگام هجرت حضرت امام از نجف اشرف به پاريس، تراكم سخنراني‌ها، مصاحبه‌ها و پيام‌هاي ايشان در اين مدت كوتاه يعني (118 روز اقامت در نوفل لوشاتو) ، قابل توجيه و تأمل است. به طور يكه ايشان در برخي از روزها به سؤالات چندين رسانه خبري و تبليغاتي پاسخ داده‌اند. مثلا در تاريخ نوزدهم دي سال جاري، ايشان در ده مصاحبه جداگانه شركت كردند و كثرت مصاحبه‌ها، حكايت از علاقه خبرنگاران و اشتياق امام براي رساندن پيام خود به دنياست. آمار اين مجموعه عظيم از اين قرار است:
    سخنراني‌ها 59 عدد
    مصاحبه‌ها 108 عدد
    پيام‌ها 36 عدد
    نامه‌ها و تلگراف‌ها و فرمان‌ها 6 عدد
    جمع 209 عدد
  • در حالي كه مراسم ورود حضرت امام به طور مستقيم از تلويزيون پخش مي‌شد، نظاميان با يورش به اين سازمان از ادامه پخش آن ممانعت كردند.
  • عده‌اي از مردم با قطع جريان پخش مستقيم ورود حضرت امام از تلويزيون به علت هجوم مأمورين نظامي، از عصبانيت تلويزيون‌هاي خود را به خيابان پرت كردند.
  • امام خميني در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طي سخناني با اعضاي كميته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأكيد نمودند.
  • روحانيون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرين اعلاميه خود، به تحصن پايان دادند.
  • آيت‌الله شريعتمداري طي تلگرافي ورود حضرت امام خميني را تبريك گفت.
  • در پي درخواست مجدد بختيار براي ملاقات با حضرت امام خميني، ايشان گفتند: ملاقات با بختيار را در صورت استعفاي وي مي‌پذيرم.
  • شاپور بختيار در آستانه ورود امام خميني پيامي انتشار داد. وي در پيام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصا در روز ورود حضرت امام، تهديد كرد.
  • دكتر علي آبادي ، عضو شوراي سلطنت، از عضويت اين شورا كناره‌گيري كرد.
  • دانشجويان ايراني در مقابل سفارت ايران در آمريكا تظاهرات كردند.
  • خبرگزاري فرانسه: سخنگوي كاخ سفيد اعلام كرد سخنان ضد آمريكايي آيت‌الله خميني، تغييري در موضع ايالات متحده در قبال ايران به وجود نياورده است.
  • آمريكا مقداري از دستگاه‌هاي الکترونيكي محرمانه خود را از ايران خارج كرد.
    نيروي هوايي سيستم‌هاي محرمانه جنگنده‌هاي اف چهارده را مخفي كرد. گفتني است كه يكي از وظايف هايزر در ايران، انجام همين مأموريت بوده است.
  • بانك‌هاي سوئيس گفتند كه پول‌هاي ايران را پس نمي‌دهند.
  • مطبوعات و يونايتد پرس: قراردادهاي خريد اسلحه ايران از انگليس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو اين خريدها، انگليس معادل چهار ميليارد دلار بابت عدم فروش و بيكار شدن بيست هزار نفر، زيان خواهد ديد.
  • در ليبي به حمايت از انقلاب اسلامي مردم مسلمان ايران، يك راهپيمايي ترتيب يافت.
  • يك سخنگوي جنبش پوليساريو در الجزيره اعلام كرد كه امام خميني قبل از عزيمت به ايران در فرانسه، هيأت نمايندگي پوليساريو را به حضور پذيرفته‌اند.
  • رايدو كويت: وزير انرژي آمريكا اعلام كرد در صورت ادامه عدم صدور نفت ايران، كشورش مجبور به جيره‌بندي نفت خواهد بود. اوضاع ايران باعث شديدترين بحران نفتي از زمان تحريم نفت توسط كشورهاي عربي از سال 1352 تاكنون شده است.
  • سازمان چريك‌هاي فدايي خلق ورود حضرت امام را تبريك گفت.
  • اولین نشست فعالان فضای مجازی استان خراسان رضوی روز جمعه سوم دی ماه 1389 در دانشکده پرستاری مشهد برگزار گردید. باین نشست با حضور 50 تن از دانشجویان بلاگر استان و با همت بسیج دانشجویی خراسان رضوی و گروه فضای مجازی کانون اسلام ناب مشهد مقدس برگزار شد. علیرضا دلبریان رزمنده وبلاگ نویس سخنانی را پیرامون جنگ دیروز و امروز بیان نمودند

    خاکریز نبرد استراتژیک:::براي ما چپ و راست و بالا و پايين و جبهه و جمعيت و کج و معوج و اينها معني ندارد. شاخص در اين آب و خاک اسلام است و آيين نامه اجرايي قابل قبول عهدنامه مولا علي (ع) به مالک اشتر. هر چه دلت بگويد نيست، هر چه دلبر بگويد همانست. دگرانديشان با احترام در امان و صاحب حقوق مثل بقيه. ولي آنهايي که نان اسلام و انقلاب را مي خورند و دائم در حال مکيدن نفت خامند بايد بدانند شاخص ملت امام و رهبري عزيزست. البته نه امام در موزه اکبر گاف! و نه آن امامي که به خواب بعضي ها مي آيد تا به تاييداتشان بيفزايد! آقا فتوا دادند خواب حجيت ندارد. امام زنده است چون انقلاب زنده است. اف به خط و خطباز و خطبازي. مرگ بر مفسدين اقتصادي و اعتقادي! حضرت آقاي لاريجاني تهديداتتان درباره هتاکان به جان و نواميس دارد عملي مي شود، ولي مبارزه با مفاسد اقتصادي و سياسي مطالبه اصلي ماست و برخي مردمي که فکر مي کنند بازي خورده اند! البته تا حدي حق دارند! زمان فرمان مبارزه با مفاسد اقتصادي ما بچه بوديم، الان زن و بچه داريم! به حرمت خون شهدا و ملت و رهبري هم شده يک گزارش بدهيد ديگر! کروبي را نگرفتيد، نگرفتيد!
















    ___________________________________________________________
    با مقاله فروشگاه هاي لوازم آرايشي، درست زدم وسط خال! اهالي پارک ملت به من گرا دادند. دم همه هموطن هاي عاشوراييم گرم. لبخند بزن بسيجي. هنوز هم خداي يگانه خداست. ولي انگار به يک عده برخورد. کاش ما هم مثل فتنه گرها بي رحمي داشتيم تا دشمن هايمان را لخت کنيم و فيلمشان را بگذاريم روي نت تا همه بفهمند اين عقده اي ها نفوذيند! اين جماعت حسيني نيستند. باراک حسينيند. رو سينه شان 666 حک شده. جگرشان براي شوهر نمي دانم چندم مريم رجوي جزجز مي کند. آره برادر. امام حسين به ما امر کرده مسلمان باشيم و آزاده ولي به بي بي سي گفته اگر مسلمان نيستي، آزاده باش. العربية ببخشيد! البربرية، العرعرية، الکاخهاي مرمرية، لاتسمعنا صوت السعودية، لکنهم في الشُک من انقلاب الخوان التونسية و في الحال پذيرايي از بن علية. في الخوف الشديدية من انقلاب الاحتماليه في الممالک العربي الامريکايية. چاه نکن بهر کسي اول خودت بعدا کسي. اگر در فتنه پول دادي به مملي تا مملکت علويون را سرنگون کني، حالا سرت مي آيد. حسني نامبارک! الحکم يبقي مع الکفر و لا يبقي مع الديکتاتورية. خون اخوان المسلمين ما مي چکد از چنگ تو.
    خالد نبودي ببيني مصر بيدار گشته، خون يارانت پرثمر گشته.
    گل غزه بيرون بيا فصل بهاره، حسني بالاي داره.
    شتاب کن برادر وقت گذشتن از خود وقت نجات ميهنه.
    مي گويند زمان ما تمام شده! به اسم موجي هاي جنگ مي خواهند بستريمان کنند! چون ظاهرا موجمان عالم گير است! پس عشق است موجي گري آسايشگاه احرار و ننگ بر مجري گري براي بيگانگان! ما قبول داريم موجي هستيم. ما با همين موج اوج گرفتيم. اما غافله غافلون چه؟ دنيا را آب ببرد اينها را خواب. کمي آرام صحبت کنم بيدار نشوند . اگر بيدار بشوند مثل سيلويو برلوسکني فحاشي مي کنند. خدا کند بچه هاي رويان يک داروي اسلامي بدون عوارض براي اينان درست کنند تا يک بار هم شده مخشان به کار بيوفتد. ماهواره ها براي بعضي گاهواره شده. بمب شبيخون فرهنگي موجيشان کرده. اما اينها مثل ما و آسايشگاه احرار قبول ندارند که موجيند. به آنها گفته اند شما روشن فکريد. فکر کردند جاي موجي جنگ سخت در بهشت است و جاي موجي جنگ نرم جهنم! از طرف خودم: خلصنا من النار يارب. دوستان آزادي خواه! آزادگي خواه هم باشيد! اهالي پارک ملت به ما گفتند موجي هستيد و نمي دانند پله اول آزادي، آزادي از نفس است و نه اسارت در بند نفس اماره؛ ظاهرا براي بعضي ها مرگ فقط از رگ گردن به ديگر انسان ها نزديک است . دوباره نگو هرکسي را در قبر خودش مي خوابانند. خدا را چه ديدي، شايد تو را در قبر من خواباندند و من را در قبر تو... . خدا علي گندابي را بيامرزد که يک مثال نقض برايتان آورد! عيسي هم طرفداران موسي را به دين خودش خواند. لطفا حرکت پيامبران الهي را لکه دار نکنيد. برويد از علماي سکولار ضرب المثل بياوريد. مثلا فرويد به کار خود نيچه به کار فرويد!! اوه اوه خراب شد! آقا ما در فلسفه اش نيستيم فعلا...
    خلاصه خط حسابي به هم ريخته و وقت نداريم ناز شما را بکشيم. بياييد با ما، خوشحال مي شويم. ولي تو را به خدا بياييد ديگر. به خدا دوستتان داريم. حتي وقتي به ما فحش مي دهيد. ما با شما سر جنگ نداريم. ته حرف ما و شما يکيست. همه دنبال کماليم. ولي تو را به خدا وضعيت ما را درک کنيد. مثل مردم شمال لبنان نباشيد و هميشه از حزب الله خدمت گزار طلبکار. آتش دشمن سنگين است ولي بچه هاي گردان بصيرت خبر آورده اند گلوله هاي آخرشان است. نشان به نشان جبهه لبنان و تونس و مصر و يمن و اردن و انشاءالله به همين زودي عربستان و کويت و امارات و ... . درود بر مردم مصّر مصر. "بن علي يادت باشه، سيد حسن سرورته". يکي از بچه هاي حزب الله لبنان مي گفت امام خميني دستور داد انقلاب را صادر کنيد، اما نه اينکه هيچي براي خودتان نگه نداريد! راستش نگراني ما جنگ نرمي ها همين است. ما شرمنده انقلابيم که در ميدان نبرد نرم نه خاکريزي تعريف مي کنيم، نه خودي و غير خودي، نه خط پدافندي، نه ديدباني، نه پشتيباني مسئولين فرهنگي و نه جبهه هماهنگ تبليغاتي و نه حتي يک ايستگاه صلواتي! تازه سوتي هاي مسئول دفتر هم روي مشکلات! بعضي از آقايان سرخوش و خجسته دلند و از فرداي جنگ تحميلي احساس تهديد و دشمني نسبت به دشمنان را از ياد بردند. ولي داداش! ما ولا خوف عليهم ولا هم يحزنونيم! جنگ پارتيزاني براي دفاعست. اگر بخواهيم حمله کنيم اين طور نمي شود. ما به يک جبهه فرهنگي اصيل و به دور از التقاط نياز داريم تا بتواند باورهايي که عده اي به ما ديکته کرده اند را از ذهن پاک کند؛ آرايش جديد بگيريم و بعد به حمله فکر کنيم.
    حالا که فرهنگ در کشور ما مظلوم است، خودمان که نمرده ايم. مثلا داداشم چه کسي گفته چپ و راست؟ چه کسي گفته دهه 60 و دهه 70؟ کدام اصلاحطلب و کجاست اصول گرا؟ اينها بازي سياسيون ظاهرالصلاحه! راست مي گويي برگرد از لندن و به دادگاه پاسخگو باش. بهانه مدرکت چيست مردک؟ يک لحظه ساکت! جک جديد! خاتمي براي نظام خط و نشان کشيده! (خنده ملت در شبکه جهاني اينترنت). کي گفته بهزاد نبوي چريکه؟ چريک حضرت ماه است که يک پايش در جبهه بوده و پاي ديگرش در جلسات کشوري. کاش دکتر چمران بود و شهادت مي داد که خيلي از مسئولين جگر جهاد نداشتند. چريک بودي مي آمدي جنگ. چريک اوست که با دلش مي جنگد. چريک کسي است که از ترس مخملي ها دست از ولايت نمي کشد. چريک اهل کوه و کمر است، نه اهل نياوران و جماران و کوفه. آنکسي که معاون اولش دورش مي زند احمق است نه چريک. آنکسي که دينش را به دنيايش مي فروشد نشايد که نامش نهند آدمي. چريک يعني بچه هاي حزب الله زيرا گردن آمريکا را در لبنان شکستند! هم در جنگ نظامي و هم در جنگ سياسي. نه آنهايي که در کاخ سعدآباد به پاي جک استراو افتادند. چريک سيد علي است که آقازاده به مردم تحميل نکرده، نه آن زبيري که يک جين آقازاده نُنُر بار آورده تا فيس و افاده هر کدامشان براي يک کشور مصيبتا ما اعظمها باشد. ما بسيجي هاي بي شيله و پيله مسجد ارکيم و فلافل خور تير شب هاي گرسنگي. روز عاشورا! دروغ چرا آخر! فائزه اگر ساندويچ خور بود، براي يک بار هم شده دنگ ملت را حساب مي کرد. نه اينکه هميشه ملت را بپيچاند! ما پاي ثابت فلافل هاي ابوحيدريم و آقازاده ها پاي ثابت مک دونالد در آنتاليا و دبي. ما روز عاشورا به ساندويچي نمي رويم چون رزق اباعبدالله لذيذترين غذاي ماست! و البته سانديس هاي نظام هم به جاي خود. ني سانديسم حواله به چشم بدخواهان اسلام. قطار انقلاب، قطار ملت ايرانست، نه پاره پوره هاي دهه 60 که نونوار امروزي شده اند و دانشجوهاي پشيمان از پنجه در پنجه کردن با امريکا؛ بد نيست بدانيد شهيد شوشتري در اوج تواضع و سادگي به خودش چه تذکري داده! شايد به درد اين جماعت پرتوقع مي خورد: "ديروز از هرچه بود گذشتيم، امروز از هرچه بوديم! آنجا پشت خاکريز بوديم و اينجا در پناه ميز! ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود! جبهه بوي ايمان مي داد و اينجا ايمانمان بو مي دهد! الهي نصيرمان باش تا بصير گرديم، بصيرمان کن تا از مسير برنگرديم و آزادمان کن تا اسير نگرديم." کجاييد اي شهيدان خدايي که بعد جنگ آقايان خيلي وقت ها عکس شما را ديدند و عکستان عمل کردند!
    سياسيون بدانند در نگاه ملت ايران فقط دو جبهه تعريف شده است. کساني که با فرامين الهي حرکت مي کنند و کساني که براي شياطين کاسه ليسي مي کنند. کساني با ولايتند و کساني بر ولايت. افرادي برائت از بدان را فريضه مي دانند و افرادي با مشرکان قهوه مي خورند. اگر به بهانه صراط هاي مستقيم هم راه کج کنند موقع توقف قطار براي اقامه نماز غالشان مي گذاريم. ما براي احدي منتظر نمي مانيم و اگر وسط راه پشيمان شوند در همان سرعت بايد بپرند پايين! بد نيست بدانند خدمه اين قطار کلهم اجمعين بسيجيند و هر هموطني از نق نق آقازاده ها خسته شد به ما يک ندا بدهد کافيست. من بسيجيم و با صداي بلند فرياد مي زنم که حناي سياسيون خيلي وقت است براي ما رنگي ندارد. اصلا بگذار هر کس خوابست بشنود، براي ما چپ و راست و بالا و پايين و جبهه و جمعيت و کج و معوج و اينها معني ندارد. شاخص در اين آب و خاک اسلام است و آيين نامه اجرايي قابل قبول عهدنامه مولا علي (ع) به مالک اشتر. هر چه دلت بگويد نيست، هر چه دلبر بگويد همانست. دگرانديشان با احترام در امان و صاحب حقوق مثل بقيه. ولي آنهايي که نان اسلام و انقلاب را مي خورند و دائم در حال مکيدن نفت خامند بايد بدانند شاخص ملت امام و رهبري عزيزست. البته نه امام در موزه اکبر گاف! و نه آن امامي که به خواب بعضي ها مي آيد تا به تاييداتشان بيفزايد! آقا فتوا دادند خواب حجيت ندارد. امام زنده است چون انقلاب زنده است. اف به خط و خطباز و خطبازي. مرگ بر مفسدين اقتصادي و اعتقادي! حضرت آقاي لاريجاني تهديداتتان درباره هتاکان به جان و نواميس دارد عملي مي شود، ولي مبارزه با مفاسد اقتصادي و سياسي مطالبه اصلي ماست و برخي مردمي که فکر مي کنند بازي خورده اند! البته تا حدي حق دارند! زمان فرمان مبارزه با مفاسد اقتصادي ما بچه بوديم، الان زن و بچه داريم! به حرمت خون شهدا و ملت و رهبري هم شده يک گزارش بدهيد ديگر! کروبي را نگرفتيد، نگرفتيد! او از اول هم اشتباهي بوده! دوستان، سرباز گيج خط را گم مي کند، چون رفتار فتنه را نمي شناسد. چون ملاک فکر کردن ندارد. پس چون فکر نمي کند برايش فکر مي کنند و اسير تبليغات سياسي مي شود و وقتي به کمکش نياز هست با ترديد و سستي قدم بر مي دارد. برادران، تزکيه نفس کرامت مي آورد و بصيرت. کسي که به گناه عادت کند حجاب جلوي دلش را مي گيرد و غفلت حيرانش مي کند. ولنهدينّم سبلنا بهاي زيادي دارد. ما نبايد با اين اسم و رسم هاي چپ و چپول و راست و راستر خام شويم. تهديد نرم اشرافيت کارگزاران حکومت است که بايد شکسته شود، بايد شکسته شود، بايد شکسته شود.
    من ساکت شوم تا مولا علي (ع) بگويند:
    "آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستين ها را بالا بزن، آنگاه دستان خداوند را مي بيني که زودتر از تو دست به کار شده است."

    گروه اقتصادی اسلامی پژوهان::: كتاب «توليد علم و علوم انساني» نوشته ابراهيم فياض از سوی انتشارات سپیده باوران منتشر شد. دغدغه اصلي اين كتاب، ماجراي علوم انساني و بومي‌سازي اين علم مطابق با فرهنگ و دستاوردهاي بومي است. از آنجا كه در علوم انساني چشم برخي دانشگاهيان به دست غربيان است تا توليدات آن ها را ترجمه يا تدريس كنند، اين كتاب مي‌كوشد با توجه به ضرورت‌هاي بومي‌سازي و بومي‌نگري، نيازهاي اين حوزه را عيان سازد. كتاب «توليد علم و علوم انساني» دو بخش دارد كه مقالات و گفت‌گوها بخش‌هاي اين كتاب هستند. فرمولي براي علوم انساني اسلامي، اقتصاد اسلامي پيشرفته، مردم شناسي ديني فلسفه، فقاهت و نوآوري، فلسفه تاريخ ايراني و نوآوري، خلاقيت و سازمان، علم كلام و نوآوري، شرق و غرب معرفتي و نوآوري، علوم انساني و سياست گزاري كلان، دانش و قدرت، پسا صدراييسم، سازمان و دانش، انقلاب فرهنگي و دانشگاه اسلامي و وحدت حوزه و دانشگاه : زمينه‌هاي معرفتي عنوان مقالات اين كتاب هستند.

    __________________________________________________________

    كتاب «توليد علم و علوم انساني» نوشته ابراهيم فياض از سوی انتشارات سپیده باوران منتشر شد. دغدغه اصلي اين كتاب، ماجراي علوم انساني و بومي‌سازي اين علم مطابق با فرهنگ و دستاوردهاي بومي است. از آنجا كه در علوم انساني چشم برخي دانشگاهيان به دست غربيان است تا توليدات آن ها را ترجمه يا تدريس كنند، اين كتاب مي‌كوشد با توجه به ضرورت‌هاي بومي‌سازي و بومي‌نگري، نيازهاي اين حوزه را عيان سازد.

    كتاب «توليد علم و علوم انساني» دو بخش دارد كه مقالات و گفت‌گوها بخش‌هاي اين كتاب هستند. فرمولي براي علوم انساني اسلامي، اقتصاد اسلامي پيشرفته، مردم شناسي ديني فلسفه، فقاهت و نوآوري، فلسفه تاريخ ايراني و نوآوري، خلاقيت و سازمان، علم كلام و نوآوري، شرق و غرب معرفتي و نوآوري، علوم انساني و سياست گزاري كلان، دانش و قدرت، پسا صدراييسم، سازمان و دانش، انقلاب فرهنگي و دانشگاه اسلامي و وحدت حوزه و دانشگاه : زمينه‌هاي معرفتي عنوان مقالات اين كتاب هستند. تولید علم و علوم انسانی

    بخش گفت‌وگوها هم كه مصاحبه‌هايي با ابراهيم فياض است، شامل عنوان‌هاي اشرافيت معرفتي در مصاف با علم بومي، توليد ثروت ملي در گرو وحدت حوزه و دانشگاه، فاجعه علوم انسانی، وضعيت علوم انساني در ايران، ايران بدون مردم شناسي به جايي نخواهد رسيد، فلسفه متاخر ايراني، ساز فرهنگ با نواي ايراني، مظلوميت فرهنگ برآيند فقر معرفت ديني، مصرف گرايي از كالا تا انديشه، غرب ديگر شاخص نيست و حركت ايران به سوي سرمايه‌داري مي‌شود.

    منبع: نقطه عطف


    موج نگار:::


    هر چند معتقدم این مساله تنها یک حاشیه در کنار اصل انقلاب است و برای کاستن از عظمت آن با ایجاد سوالاتی در ذهن مخاطب مطرح می شود اما یک بار برای همیشه بررسی کنیم تا دهان مغرضان بسته شود.

    یکم اینکه اصلا امام در بهشت زهرا چنین حرفی نگفته اند. متن کامل سخنرانی را اینجا بخوانید. فایل صوتی را هم از اینجا دانلود کنید. من که هرچه گوش کردم در این رابطه چیزی نشنیدم.

    دوم اینکه؛ اتفاقا امام چنین حرفی گفته اند! اما نه در بهشت زهرا، در مدرسه فیضیه قم،10 اسفند.

    9 اسفند امام می فرمایند:

    من به دولت راجع به مجاني كردن آب و برق و بعضي چيزهاي ديگر فعلا براي طبقات كم بضاعتي كه در اثر تبعيضات خانمان برانداز رژيم شاهنشاهي دچار محروميت شده اند - و با برپايي حكومت اسلامي به اميد خدا اين محروميتها برطرف خواهد شد -سفارش اكيد نمودم كه عمل خواهد شد.

    اما 10 اسفند در جمع مردم قم:

    آبادى دنيا و آخرت به وسيله اسلام ما علاوه بر اينکه زندگى مادى شما را مى خواهيم مرفه بشود، زندگى معنوى شما را هم مى خواهيم مرفه باشد. شما به معنويات احتياج داريد. معنويات ما را بردند اينها. دلخوش نباشيد که مسکن فقط مى سازيم، آب و برق را مجانى مى کنيم براى طبقه مستمند، اتوبوس را مجانى مى کنيم براى طبقه مستمند، دلخوش به اين مقدار نباشيد. معنويات شما را، روحيات شما را عظمت مى دهيم، شما را به مقام انسانيت مى رسانيم. اينها شما را منحط کردند، اينقدر دنيا را پيش شما جلوه دادند که خيال کرديد همه چيز اين است. ما، هم دنيا را آباد مى کنيم و هم آخرت را.

    می بینید که امام فعلا برای طبقه مستمند قول می دهند.

    اما سوم؛ بر خلاف نظر شبهه افکنان اتفاقا این قول امام هم اجرا شده. گذشته را کاری نداریم که چگونه اجرا شده اما در زمان حال ... در طرح هدفمندی یارانه ها دولت هزینه ای بابت مصرف آب و برق و گاز و حتی نان (که در قول امام هم نیامده بود) به مردم می دهد. این یعنی مجانی کردن این موارد. البته که منطقی نیست مصرف کاملا رایگان باشد که باعث ایجاد روحیه مصرف گرایی ست. بلکه مصرف مردم در حد منطقی رایگان است. اگر بیشتر مصرف کردند خب، منطقا باید هزینه را بپردازند.


    طلبه بلاگ:::

    سی سال است که دشمنان امام و انقلاب، با وارونه سازی یک خبر و تحریف ماجرا، مدعی هستند که امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مردم ایران قول داده است که آب و برق مجانی می‌شود. دروغگویان حتی مدعی هستند که امام بزرگوار ما، در بدو ورود به وطن یعنی در دوازدهم بهمن سال ۵۷ این وعده را به مردم داده است! اما رجوع به اصل سخنان امام در بهشت زهرا نشان می‌دهد که اصلا و ابدا چنین وعده‌ای در سخنرانی امام خمینی وجود ندارد و در حقیقت این مساله مربوط است به سخنرانی ایشان در ۱۲ اسفند سال ۵۷ و در مدرسه فیضیه.

    سی سال است که دشمنان امام و انقلاب، با وارونه سازی یک خبر و تحریف ماجرا، مدعی هستند که امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به مردم ایران قول داده است که آب و برق مجانی می‌شود. دروغگویان حتی مدعی هستند که امام بزرگوار ما، در بدو ورود به وطن یعنی در دوازدهم بهمن سال ۵۷ این وعده را به مردم داده است!

    اما رجوع به اصل سخنان امام در بهشت زهرا نشان می‌دهد که اصلا و ابدا چنین وعده‌ای در سخنرانی امام خمینی وجود ندارد و در حقیقت این مساله مربوط است به سخنرانی ایشان در ۱۲ اسفند سال ۵۷ و در مدرسه فیضیه.

    به گزارش«طلبه بلاگ»، امید حسینی ، نویسنده وبلاگ آهستان در ادامه یکی از پست های وبلاگش با عنوان"اولین بار چه کسی وعده آب و برق مجانی را داد؟!" چنین آورده است: البته برای دشمنان امام فرقی نمی‌کند که این سخنرانی مربوط به ۱۲ بهمن باشد یا ۱۲ اسفند. آنها با استناد به این سخنرانی و عدم تحقق چنین وعده‌ای، می‌خواهند اینگونه وانمود بکنند که امام خمینی و یا انقلاب، مردم را فریب داده‌اند و یا با چنین وعده‌هایی انقلاب را پیش برده‌ا‌ند و یا اینکه این قبیل وعده‌ها فاقد پشتوانه علمی و کارشناسی و به دور از واقعیت بوده است! متاسفانه در نوشته‌های ضدانقلاب انواع و اقسام توهین و اهانت و فحاشی را علیه امام می‌بینیم.

    در مقابل، دوستان امام و انقلاب و حتی برخی مسئولان رسمی کشور هم گاهی ضمن تایید این مساله، به زعم خود سعی کرده‌اند با توجیهات مختلف از امام و انقلاب دفاع کنند! گویا اینها هم باور کرده‌اند که امام چنین وعده‌ای را به مردم داده است! مثلا آقای علیرضا محجوب نماینده مجلس گفته است:«حضرت امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند آب و برق برای مردم رایگان است، اما پس از آن کارشناسان اعلام کردند که اجرای این موضوع تنها برای افراد کف جامعه امکانپذیر است.»

    این اظهارات موافق و مخالف در حالی صورت می‌گیرد که مراجعه به اسناد انقلاب و آرشیو مطبوعات آن روز، نشان می‌دهد که شخص دیگری غیر از امام برای اولین بار این وعده را به مردم داده است! در حقیقت مطلب امروز من هم افشای این دروغ سی ساله و بیان یک واقعیت پنهان است.

    ابتدا به عبارت امام توجه کنید: «علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را اینها بردند. دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم ، آب و برق را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند ‌که خیال کردید همه چیز ‌این ‌است.»

    همان طوری که اشاره شد این سخنرانی مربوط است به روز شنبه دوازدهم اسفند ۱۳۵۷. از این عبارات مشخص می‌شود که حتما شخصی غیر از امام این دلخوشی مادی را برای مردم به وجود آورده است! با مرور اخبار روزهای قبل از سخنرانی امام، این شخص نامعلوم و این حقیقت پنهان مشخص می‌شود.

    کیهان ۸ اسفند ۱۳۵۷ / سخنگوی دولت : «برای کم در آمدها؛ آب و برق مجانی می‌شود!» سخنگوی دولت کسی نیست جز آقای عباس امیرانتظام! به عبارت دیگر لایحه‌ی آب و برق مجانی را اولین بار دولت موقت مهندس بازرگان تصویب کرد و وعده‌ی آنرا هم به مردم داد و امام خمینی چند روز بعد، این وعده‌ی دولت موقت را تصحیح و تکمیل کردند!

    در حقیقت امام به خاطر این که مبادا این قبیل وعده‌های دولتی، انقلاب اسلامی را به انقلابی صرفا مادی و با اهدافی مادی تبدیل کند، مصوبه دولت موقت را اینچنین تصحیح می‌کند که دلخوش به این نباشید که آب و برق مجانی می‌شود! امام بزرگوار ما توضیح می‌دهد که انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه وظیفه دارد به فکر رفاه مادی مردم باشد، دنبال رفاه و سعادت معنوی آدمها هم هست. چرا که انقلاب اسلامی بیشتر از آنکه مادی باشد، انقلابی معنوی برای گستتن بندهای اسارت و بردگی ناشی از استبداد و استعمار و استحمار بود.

    پس در سخنان امام خمینی وعده‌ای وجود ندارد. ایشان با توجه به احتمال تغییر ذائقه مردم و تحریف معنا و مفهوم و آرمان انقلاب، هدف اصلی انقلاب را برای مردم و شاید هم برای دولت موقت تبیین ‌کردند.

    فراموش نکنیم که دولت مهندس بازرگان و اعضای کابینه و شخص آن مرحوم، خودشان را آدم‌هایی متخصص و روشنفکر می‌دانستند که توانایی حل مشکلات مردم را دارند. آنها گاهی به صراحت و گاهی هم با ایما و اشاره، روحانیون و رهبران انقلاب را به سنتی بودن و بی‌سواد بودن متهم می‌کردند!


    به هرحال خوب یا بد، جدای از اینکه موافق این وعده باشیم یا مخالف آن و اصلا هر تفسیری که برای وعده آب و برق مجانی داشته باشیم، این دولت بازرگان بود که اولین بار این لایحه را تصویب کرد و خبر این وعده‌ی تاریخی را هم شخص آقای امیرانتظام یعنی سخنگوی دولت موقت و معاون نخست وزیر وقت در اختیار مطبوعات قرار داد!

    پس اگر به زعم ضدانقلاب، وعده‌ی دروغی داده شده و یا وعده‌ای غیرکارشناسی به مردم داده شده، چرا کسی از بازرگان و دولت موقت اسم نمی‌برد؟! عدم اشاره ضدانقلاب و حتی دوستان انقلاب در سی سال گذشته به این حقیقت مهم و پنهان، جالب و عجیب است. اگر عبارت «آب و برق مجانی» را در اینترنت جستجو کنید، صدها و شاید هزاران سایت و وبلاگ و کلیپ و فیلم اهانت آمیز علیه امام خمینی پیدا می‌کنید که همه آنها بدون کمترین اشاره‌ای به این مصوبه دولت بازرگان، فقط و فقط به امام خمینی اهانت می‌کنند! اما کسی نمی‌گوید که سخنان امام، در حقیقت اشاره به وعده دولت بازرگان بوده است!

    امروز که به مدد آرشیو کیهان، مشخص شده است اولین بار این وعده را دولت موقت به نخست وزیری مهندس بازرگان به مردم داده و خبر آن را هم شخص عباس امیرانتظام در اختیار مطبوعات قرار داده، آیا دروغگویان و هتاکان، به این حقیقت اعتراف می‌کنند؟ البته احتمالا، حالا که همه چیز ثابت شده، باز هم باید منتظر سوالات و شبهات جدید باشیم! ماجرای گاو بنی اسرائیل را که یادتان هست؟!
    قمارباز:::

    خیلی وقت است آقای موسوی که از جریان معادلات سیاسی جامعه خارج شدی. اگر تا دیروز به مانند شیخ اصلاحات به عنوان نقل محافل مردم در لطیفه ها اسمی از شما برده می شد امروز حتی از آن هم خبری نیست!


    نوشتن این بیانیه ی آخرت خیلی دور از ذهن نیست. محمود عباس پولی را به تو داده که آغشته به خون کودکان غزه است. همان محمود عباسی که دست در دست نتانیو و باراک داده ، همان محمود عباسی که با مبارک ملعون عکس یادگاری دارد! همان محمود عباسی که با چراغ سبزش 22 روز غزه به خاک و خون کشیده شد! اثرات همان پول های می شود در روز قدس شعار نه غزه نه لبنان!

    ادعای مضحکت در مقایسه تحولات انقلابی مصر با آشوبگری اراذل و اوباشی که در تهران روانه کردی ،ظلمی است در حق مردم مصر و اخوان المسلمین و شهید خالد اسلامبولی. آیا صرف قطع شدن اینترنت و خطوط تلفن باعث می شود دو اتفاق را شبیه هم کرد؟ همین ظاهربینی اتان باعث شده است که باراک اوباما اسمت را به زبان بیاورد و از تو حمایت کند.

    اگر این طور است چون سپاه بزرگ یزید، لشکر اندک امام حسین را از زیر تیغ گذارند، هر کس چنین کند یزیدی است؟ یعنی امام علی که در نهروان و جمل لشکر اندک مارقین و ناکثین را گردن زد هم یزدی است پناه بر خدا!؟ یعنی رزمندگان اسلام هم که در مرصاد، منافقین را به درک واصل کردند یزیدی هستند؟

    آنچه مهم است جهت اعمال است. چاقو در دست یک قاتل و یک جراح، چاقو است، ولی هر کدام در جهتی استفاده می کند، یکی می کشد و یکی درمان می کند! بله نظام برای حفظ استقلال خود و برای حمایت از رای مردم در روزهای بعد انتخابات برای جلوگیری از ارتباط گیری منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها سیستم های ارتباطی را چند روزی قطع کرد تا شما غربگرایان نتوانید در راستای سیاست های آمریکا در ایران عمل کنید و مصر سیستم های ارتباطی را قطع کرد تا اسلام گرایان نتوانند بین هم ارتباط برقرار کنند تا مبارک بتواند سیاست های آمریکایی را در کشور پیاده کند. دقیقا صد و هشتاد درجه مقابل هم!

    ظاهر هر دو اتفاق یکی است ، فقط یکی برای آمریکا و دیگری بر علیه امریکا! یکی برای اسلام زدایی، یکی برای اسلام گرایی! یکی برای استکبار دوستی، دیگر برای استکبار ستیزی! یکی بر علیه اسلام و دیگری برای اسلام!

    راهی به سوی آسمان:::
    رهبر معظم انقلاب اسلامي دوم تير ماه سال جاري در در ديدار اعضاى بسيجى هيئت علمى دانشگاه‌ها، شرايط جديد منطقه را پيش‌بيني کردند و فرمودند: «اگر من بخواهم آن لبّ تلقى و برداشت خودم را به شما عرض بكنم - كه شايد در يك مجال كوتاه، برايش استدلال هم نشود ارائه كرد؛ البته مستدل است، منتها شايد دردو كلمه نشود استدلالى برايش بيان كرد - اين است كه مراكز استكبارى جهانى درمقابله‌ى با حركت اسلامى كه نماد واقعى‌اش جمهورى اسلامى است، "دارند آخرين تلاشهاى خودشان را ميكنند". در بسيارى از عرصه‌ها تلاشهايشان و تدابيرشان "به بن‌بست خورده و كار از دستشان در رفته" است. اين كمربندى كه اينها بر دور مسائل جهانى كشيده بودند و حيطه‌بندى‌اى كه كرده بودند، در حساس‌ترين نقاط روى زمين يعنى خاورميانه، اين كمربند پاره شده - يا سست شده، حداقلش اين است؛ ولى به نظرمن پاره شده - و از دستشان در رفته است.
    خدا مرحوم آ شيخ حسين لنكرانى، روحانى سياسىِ كهنه‌كار قديمى را رحمت كند.ايشان سالهاى 53 و 54 يا شايد هم زودتر - سالهاى اواخر دهه‌ى چهل - وضعيت رژيم طاغوت را تشبيه ميكرد به كسى كه روى يك گنبدى رفته و يك دستمال ابريشمى هم دستش است كه توى آن پر از گردوست؛ و گوشه‌ى اين دستمال وا شده، و گردوها همين طور دارد ميريزد؛ اين ميخواهد اين گردو را بگيرد، يك گردو از آن طرف مى‌افتد، يك گردوى ديگر، يك گردوى ديگر، خودش هم روى گنبد است! بالاخره آدم روى زمين صاف، باز ميتواند گردوها را هر جور هست جمع كند.
    به نظر من امروز نظام سلطه در مواجهه‌ى با حركت اسلامى يك چنين حالتى دارد. جاپايش محكم نيست؛ زيرا بسيارى از شگردهاى تبليغاتىِ استواربنيانِ قديمىِ اينها براى مردم دنيا رو شده است. امروز در جامعه‌ى آمريكا، خشم عميق از حضور قدرتمند لابى صهيونيستى بتدريج دارد توسعه پيدا ميكند. اين نارضائى در بين مردم آمريكا - كه مركز تحرك صهيونيستها و قدرتمندان صهيونيستى و سرمايه‌داران صهيونيست است - بتدريج دارد به وجود مى‌آيد؛ البته رژيم حاكم در آمريكا بر مردم بسيار سخت ميگيرند - يك نوع خاص سختگيرى - و آنچنان اينها را مشغول زندگى و گرفتار زندگى ميكنند كه فرصت سر خاراندن ندارند؛ در عين حال اين حالت دارد به وجود مى‌آيد. *اين اطلاعات موثق ماست. * در كشورهاى اروپائى هم به يك نحو ديگر. كشورهاى اسلامى كه معلوم است. *كشورهاى خاورميانه كه معلوم است. *ملتها حالت نفرت - و بعضاً بغض - نسبت به رژيم ايالات متحده و مجموعه‌ى سلطه در دنيا دارند. اين را هم نميتوانند جمع كنند؛ هى تلاش ميكنند، اما نميتوانند جمع كنند.»
    ايشان سال گذشته در دیدار با گروه‌های مبارز فلسطینی، به تحولات منطقه و مساله فلسطین اشاره كردند و فرمودند: «شكى نيست كه بر اساس حقايقى كه خداى متعال تقدير كرده است، خاورميانه‌ى جديد شكل خواهد گرفت و اين خاورميانه، خاورميانه‌ى اسلام خواهد بود».
    به بهانه‌ی «اتفاقات اخیر در كشور مصر»، پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت ‌آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، در ویژه‌نامه‌ای به بررسی تحولات اخیر در كشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه می‌پردازد.
    در اولین بخش از این ویژه‌نامه، گزیده‌ای از سخنان معظم‌له درباره ملت و دولت مصر در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد:


    مسلمانان در عزلت بودند
    در آفريقا، در آسيا و در خاور ميانه، چقدر كشورهاى اسلامى وجود دارد كه در آنها نظامهايى رفت و نظامهاى ديگرى آمد؛ اما همه جا مسلمانان در انزوا و عزلت بودند. مثلا كشورى مثل عراق، رژيم سلطنتى داشت. رژيم سلطنتى رفت، رژيم ديگرى بر سر كار آمد. آن هم رفت، عده ديگرى آمدند. بعد آنها رفتند، يك عده‌ى ديگر جايشان را گرفتند. باز آن عده رفتند و عده ديگرى آمدند. تا اين‌كه نوبت به بعثيها رسيد. در تمام اين نقل و انتقالها، كسانى كه جايشان خالى بود، مسلمانان بودند. اكثريت قاطع مردم عراق، مسلمانند؛ اما در تحولات مذكور، اصلا خبرى از حضور آنها نبود! يا فرض بفرماييد در كشور مصر - البته آن‌جا، جمعيتى به نام «اخوان المسلمين» بود - تحولى شد و رژيم سلطنتى از بين رفت. با از ميان رفتن رژيم سلطنتى، رژيم جمهورى و انقلابى بر سر كار آمد كه چهره‌ى شاخصش «عبدالناصر» بود. بعد، عبدالناصر مرد، ديگرى آمد. بعد او رفت، ديگرى آمد. در تمام اين مدت - البته تا قبل از پيروزى انقلاب اسلامى - همه‌ى تحولات، بركنار از جريان اسلامى و عناصر اسلامى بود. اصلا عناصر اسلامى، كاره‌اى نبودند. در همان انقلاب اول مصر هم، عناصر اسلامى مؤثر بودند؛ اما به مجرد اين‌كه حكومت جديد تشكيل شد، كنارشان زدند. بعضى را به زندان افكندند، بعضى را كشتند و بعضى را از صحنه خارج كردند. اين‌جا هم اسلام، حضورى نداشت.
    بيانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى سوم رمضان 1415، 14/11/1373

    مثل همان فريادى كه ملت ايران كشید...
    در كشور مصر، يك عده جوان مسلمان، يك عده مردم مسلمان، مى‌ايستند و شعار اسلامى مى‌دهند و هيچ ارتباطى هم برحسب ارتباطات معمولى انسانى، بين آنها و مردم ما نيست. اما به قدرى شعارهاى آنها به شعارهاى ما نزديك است، كه رئيس جمهور بدبخت روسياهشان مى‌گويد «اينها از طرف ايران تحريك شده‌اند!» ما چه ارتباطى با آنها داريم؟ آنها مسلمانند. خود آنها شعار قرآن مى‌دهند. خود آنها هستند كه احساس مى‌كنند بايد در راه خدا حرف بزنند، فرياد بكشند و حركت كنند؛ مثل همان فريادى كه ملت ايران در دوران طاغوت عليه آمريكا و عليه استكبار و استبداد جهانى كشيد و باز هم مى‌كشد.
    بيانات در ديدار فرماندهان «بسيج» سراسر كشور 27/08/1371

    برای استكبار، شیعه و سنی فرقی نمی‌كند
    او كه با اصل اسلام دشمن است، در خصومت، برايش شيعه و سنى فرقى نمى‌كند. ديديم كه استكبار چگونه روى انقلابيون سنى در فلسطين و مصر فشار مى‌آورد. اينها كه شيعه‌ى دوازده امامى نيستند. همه‌ى اينها برادران اهل سنت ما هستند. مى‌بينيد كه چه فشارى روى اينها مى‌آورند. براى استكبار كه فرقى نمى‌كند. اما او كه با اسلام و شعب اسلام و ملت اسلام - از هر شكلش - مخالف است، حالا در موضع يكى از اين فرقه‌ها قرار مى‌گيرد و عليه يك فرقه‌ى ديگر تلاش مى‌نمايد و پول خرج مى‌كند. ما بايد هوشيار باشيم.
    سخنرانى در ديدار با گروهى از روحانيون 05/10/1368

    http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif شكنجه‌ی گروه‌های مسلمان در مصر
    گروههاى مسلمانى كه براى دفاع از اسلام قيام مى‌كنند، به‌وسيله‌ى سردمداران آن كشورها به راحتى زير فشار و شكنجه و زندان قرار مى‌گيرند و قدرتهاى جهانى هم از اينها - يعنى از دولتها - حمايت مى‌كنند. مصر، امروز اين گونه است. بسيارى از كشورهاى ديگر در دنيا همين گونه‌اند.
    سخنرانى در ديدار با جمع كثيرى از جانبازان، خانواده‌هاى معظم شهدا، اسرا، 24/08/1368

    http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif حمایت آمریكا از حكومت وابسته‌ی مصر
    در مصر روشنفكرترين نسلهاى مسلمان، مورد تعقيب خشن و خشم‌آلود رژيم فاسد و نالايق آن كشور قرار مى‌گيرند، و حكومت وابسته و حقير آن كشور بزرگ مورد تشويق و كمك مالى و امنيّتى آمريكا قرار مى‌گيرد.
    پيام به حجاج بيت‌الله الحرام 28/02/1372

    http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif مردم مصر، محب اهل بیتند
    امروز، در كشور مصر، مسجد «رأس الحسين» آن‌جا كه خيال مى‌كنند سر مقدس آن بزرگوار مدفون است محل تجمع عواطف مردم محب‌ اهل بيت مصر است. ملت مصر، ملت خوبى است. كار به رژيم و دولت آن كشور نداريم. ملت محب اهل بيت است.
    بيانات در جمع علما، طلاب و روحانيان، در آستانه‌ى ماه «محرم» 26/03/1372
    امام روح الله (ره): ملت مصر بداند که اگر قيام کند برخلاف مبارک، همانطوري که ايران قيام کرد- آنجا هم پيروز خواهد شد. صحيفه امام ج15 ص 318

    قمارباز::: تظاهرات مردمی در کشورهای عربی این روزها در حالی در صدر اخبار رسانه های جهان قرار دارد که بعد از فرار دیکتاتور تونس به عربستان، مردم دیگر کشورهای عربی منطقه به قدرت اتحاد خود ایمان آوردند و آتش انتفاضه ی مردم به مصر و اردن و یمن هم سرایت کرد.

    تصاویری که از کشورهای تونس، مصر، اردن و یمن مخابره می شود، از قبیل آشوب های خیابانی و درگیری با پلیس به مانند اتفاقاتی است که در خرداد و تیر 88 در تهران رخ داد. شاید موسوی نیز در نوشته امروزش و در ادامه توهمات ادامه‌دار خود از همین جهت، جریان فتنه و این تحولات را در یک راستا می‌بیند. اما تفاوت های ماهوی این دو اتفاق یعنی، ایران 88 با آنچه در تونس، مصر، اردن و یمن می گذرد، در پیش بینی آینده سیاسی منطقه کمک می‌کند.

    اسلام گرایی یا غرب گرایی؟

    معترضین به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران از لحاظ خاستگاه فکری غرب‌گرا بوده و سران آنها دارای روابط نزدیک و دوستانه با کشورهای غربی بودند؛ به‌طوریکه بعد از شکست فتنه‌ی سبز در ایران، عده ای از آنها لندن را به عنوان پناهگاهی برای فرار از خشم ملت ایران برگزیدند و عده ای دیگر به سمت ایالات متحده امریکا روانه شدند. اما آنچه مردم کشورهای عربی را به خشم و قیام واداشته است، غرب‌گرا بودن حاکمان آن‌هاست. مردم مسلمان منطقه وقتی می بینند هم‌کیشان آنها در فلسطین به زیر رگبار صهیونیست‌های نژاد پرست به مانند برگ های پاییزی می ریزند و رهبران کشورهای آنها با قاتلین آنها دیدار می کنند و یکدیگر را در آغوش می گیرند، فریاد خشم‌شان بلند می شود. امروز در تونس و مصر اکثر معترضین را اسلام گرایان تشکیل می دهند. در تونس بعد از 20 سال، صدای اذان از رادیو پخش شد و این به تنهایی پیام انقلاب مردم تونس را به کشورها دیگر عربی رساند که انتفاضه‌ی آنها یک حرکت اسلامی است.


    __________________________________________________________--

    محمد حسين‌زاده: تظاهرات مردمی در کشورهای عربی این روزها در حالی در صدر اخبار رسانه های جهان قرار دارد که بعد از فرار دیکتاتور تونس به عربستان، مردم دیگر کشورهای عربی منطقه به قدرت اتحاد خود ایمان آوردند و آتش انتفاضه ی مردم به مصر و اردن و یمن هم سرایت کرد.

    تصاویری که از کشورهای تونس، مصر، اردن و یمن مخابره می شود، از قبیل آشوب های خیابانی و درگیری با پلیس به مانند اتفاقاتی است که در خرداد و تیر 88 در تهران رخ داد. شاید موسوی نیز در نوشته امروزش و در ادامه توهمات ادامه‌دار خود از همین جهت، جریان فتنه و این تحولات را در یک راستا می‌بیند. اما تفاوت های ماهوی این دو اتفاق یعنی، ایران 88 با آنچه در تونس، مصر، اردن و یمن می گذرد، در پیش بینی آینده سیاسی منطقه کمک می‌کند.

    اسلام گرایی یا غرب گرایی؟

    معترضین به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران از لحاظ خاستگاه فکری غرب‌گرا بوده و سران آنها دارای روابط نزدیک و دوستانه با کشورهای غربی بودند؛ به‌طوریکه بعد از شکست فتنه‌ی سبز در ایران، عده ای از آنها لندن را به عنوان پناهگاهی برای فرار از خشم ملت ایران برگزیدند و عده ای دیگر به سمت ایالات متحده امریکا روانه شدند. اما آنچه مردم کشورهای عربی را به خشم و قیام واداشته است، غرب‌گرا بودن حاکمان آن‌هاست. مردم مسلمان منطقه وقتی می بینند هم‌کیشان آنها در فلسطین به زیر رگبار صهیونیست‌های نژاد پرست به مانند برگ های پاییزی می ریزند و رهبران کشورهای آنها با قاتلین آنها دیدار می کنند و یکدیگر را در آغوش می گیرند، فریاد خشم‌شان بلند می شود. امروز در تونس و مصر اکثر معترضین را اسلام گرایان تشکیل می دهند. در تونس بعد از 20 سال، صدای اذان از رادیو پخش شد و این به تنهایی پیام انقلاب مردم تونس را به کشورها دیگر عربی رساند که انتفاضه‌ی آنها یک حرکت اسلامی است.

    در ایران، گروه‌های هدایت کننده آشوب ها همه در یک اصل مشترک بودند و آن سکولاریسم بود. از جبهه ملی و نهضت آزادی و سلطنت طلب و اصلاح طلب امریکایی تا بهایی و منافقین (مجاهدین خلق)، با شعار جمهوری ایرانی، وحدت نظر خود را در اصل سکولاریسم نشان دادند. این در حالی است که اصلی ترین گروه مخالف مبارک در مصر اخوان المسلمین است که مبنای حرکت آن، نگاه دینی و اسلامی است.

    استکبار دوستی یا استکبار ستیزی؟

    آشوبگران خرداد و تیر 88 در تهران، با شعارهایی مانند "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" و درخواست کمک از رییس جمهوری امریکا، از همان ابتدا همبستگی و دوستی خود را با اسراییل و امریکا اعلام کردند. اسنادی که الجزیره به‌تازگی در مورد مراودات محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطین با اسراییلی ها برملا کرده و کمک مالی 50 میلیون دلاری او با مأموریت از طرف امریکا به موسوی را افشا می‌کند، تأیید دیگری بر استکبار دوستی آشوبگران فتنه 88 است. ذوق زدگی ایالات متحده و اسراییل از اتفاقات داخل ایران و حمایت رسمی اوباما از موسوی و آشوبگران خیابانی تهران نشان از دلبستگی دو طرفه فتنه گران و امریکا و اسراییل دارد. اما در تونس و مصر اتفاقاتی در حال وقوع است که کاملا بر عکس وقایع ایران است.

    در آشوب‌های سال 88 تهران، امریکا از فتنه‌گران حمایت کرد و به هجمه و اتهام زنی به نظام پرداخت، این در حالی است که در وقایع مصر، امریکا رسما از دیکتاتور مصر حسنی مبارک، حمایت می کند و مردم مصر بارها به‌خاطر ظلمی که مبارک در حق مردم بی گناه غزه انجام داده، فریاد مرگ بر امریکا و اسراییل سر داده اند.

    وقایع خاورمیانه در سال های اخیر نشان داده هر جا که مردم توانستند انتخابات آزاد و سالم مبتنی بر دموکراسی واقعی برگزار کنند، کسانی را انتخاب می کنند که مخالف سیاست های امریکا در منطقه هستند مانند ترکیه، افغانستان و عراق. به همین دلیل امریکا از حاکمان دیکتاتور کشورهای عربی حمایت می کند و روابط دوستانه ای با آنها دارد.

    دوستان و دشمنان؟

    با شروع ناآرامی ها در تهران و پوشش رسانه ای برنامه ریزی شده ی غربی‌ها از درگیری‌های خیابانی در رسانه ها، در کنار خوشحالی زاید الوصف صهیونیست ها و امریکایی ها، نگرانی ها در میان مردم و جنبش‌های مبارز منطقه بالا گرفت، دلیل آن هم روشن است، بعد از سید حسن نصرالله، بر طبق نظر سنجی ها، احمدی نژاد محبوب‌ترین فرد در میان اعراب بوده و ایران به عنوان حامی ملت‌های مظلوم مسلمان شناخته می شود، بنابراین، آشوب و نارآرمی در این کشور، همه‌ی مسلمانان آزاده جهان را نگران کرد. اما برخلاف وقایع تهران که بعضی از دوستان دیکتاتور امریکا در منطقه (مانند عربستان) از بحران داخلی ایران خوشحال بودند، امروز از رخ‌دادهای تونس و مصر ناراحت و نگران هستند و از خشم دندان می سایند. وقایع مصر و تونس، ناراحتی غربی ها و سران دیکتاتور دیگر کشورهای عربی را به همراه داشته است و موجی از خوشحالی و امیدواری مسلمانان منطقه را به ارمغان اورده است. مردم ترکیه در حمایت از مصری ها تظاهرات می کنند و الجزیره قطر به صورت خاص بر روی تحولات مصر و قیام مردم مانور می دهد.

    مردم له یا علیه حکومت؟

    آنچه در تهران اتفاق افتاد یک آشوبگری بود تا یک تظاهرات مردمی، چرا که اولا منحصر در تهران بود و مردم دیگر شهرهای کشور با عدم همراهی خود با آشوبگران نشان دادند با آنها مخالفند و دیگر اینکه در همان تهران هم فقط قشر خاصی از جامعه با اشوبگران و اراذل و اوباش خیابانی همراهی کردند، تظاهرات میلیونی 9 دی و 22 بهمن سال 88 نشان داد که نظام جمهوری اسلامی از چنان پشتوانه‌ی مردمی برخوردار است که شکستن چند شیشه و آتش زدن چند سطل زباله آن را ساقط نمی کند. از سوی دیگر، آشوبگران با داشتن سازماندهی قبلی به مردم حمله کرده و اموال عمومی را به آتش می کشیدند که این حرکات افراطی به‌ويژه آنچه در عاشورا نشان دادند، این ادعا را ثابت کرد که آشوبگران از هیچ جایگاهی در بین مردم برخوردار نیستند و تنها پشتوانه ای که آنها را در میدان نگه داشته است، حمایت های امریکا و رژيم اشغالگر قدس است.

    اما آنچه در تونس و مصر در حال وقوع است، قیامی مردمی است. نه تنها پایتخت های آنها شاهد تظاهرات های اعتراض آمیز است بلکه تمام شهرهاي کشور آنها را در بر گرفته است. دولت های دیکتاتور عربی از هیچ پشتوانه‌ی مردمی برخوردار نبوده و تنها اتکای آنها به حمایت غرب است.

    تشکیل خاورمیانه جدید

    رایس تولد خاورمیانه‌ی جدید را سال 2006 در آستانه جنگ 33 روزه لبنان اعلام کرد اما شاید هیچ گاه تصور نمی کرد که خاورمیانه جدید، با روحیه ضد امریکایی شکل بگیرد. درست در زمانی که غرب و کشورهای غرب‌زده‌ی عربی در صدد عملی کردن نقشه خود برای خلع سلاح حزب الله لبنان به بهانه واهی دادگاه ترور رفیق حریری بودند، انقلاب مردم تونس و سپس اشاعه‌ی آن در مصر، اردن و یمن تمام معادلات آنها را با شکست مواجه کرد.

    آنچه امریکایی ها و اسراییلی ها را به خشم آورده است، به خطر افتادن موقعیت دولت هایی است که با آنها در مقابله با حزب الله و جمهوی اسلامی هم پیمان بوده اند. از سویی به نخست وزیری رسیدن گزینه حزب الله و مقاومت به جای سعد حریری شکست دیگری برای امریکا در خاورمیانه جدید بود. اما در این میان، عربستان که به اولین دیکتاتور فراریِ دومینوی سقوط دیکتاتورهای عربی پناه داده است و در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه با صهیونیست ها هم‌صدا بوده، به ظاهر آرام است، آرامشی از جنس قبل از طوفان. اگر دیوار قصر مبارک شکسته شود، مسلما آل سعود لرزه‌ی آن را در ریاض احساس خواهد کرد، اگر چه عربستان در سال گذشته از آشوبگری دوستانش در تهران در پوست خود نمی گنجید ولی امروز در شک به سر می برد. هر لحظه امکان دارد مبارک هم به بن‌علی در عربستان بپیوندند و این یعنی زنگ خطر جدی برای آل سعود. صحنه امروز خاورمیانه به نفع اسلام‌گرایان در حال رقم خوردن است، انقلاب رنگی غرب‌گرایان در ایران به شکست انجامید ولی انقلاب اسلام‌گرایان در تونس به ثمر نشست و جوانه‌های امیدوار کننده آن در دیگر کشورهای عربی شروع به رشد کرده است.